اولین تجربه برهنگی در جامعه ایران، زایده حاکمیّت آمرانۀ رضاخانی بود که در اثر تماس فرهنگی با غرب بوجود آمد و الا برهنگی در جامعه ایران، امری بیگانه و در تضاد با فرهنگ اصیل ایرانی بوده و هرگز برآمده از "میل جامعهی ایرانی" نبوده است.
اول؛ انگارهای که حامی "برهنگی" است، از اصالت "لذّت" استقبال میکند و بر آن تکیه دارد. در اصالت لذّت، زندگی، برای لذّت است پس لذّت "هرچه بیشتر" باشد، بهتر است. بر این اساس، انسان، زندگیِ اجتماعی را برمیگزیند تا در سایۀ آن، "خوشیها و لذّتهای" بیشتری نصیبش شود.
بنابراین، هیچ سخنی دربارۀ "کمال" ، "انسانیّت" ، "ارزش" ، "سعادت" و "معنویّت" در میان نیست؛ چراکه همۀ این امور، طبق تفکری که لذت مادی را اصل میداند، "توهم و شبهواقعیّتهایی" بیش نیستند که در برابر "لذّتِ حداکثری"، مانعتراشی میکنند.
سوال اینجاست، آیا حقیقتا فلسفۀ زندگی، تنها "لذّت" است؟
دوم؛ برهنگی، امری معطوف به بدن است و در نگاه معتقدان به برهنگی، "بدن" همهچیز است و اگر هم واقعیّت دیگری در میان باشد، این بدن است که اصالت دارد. طبق این نگرش، معنویّت و امور قدسی، خیالات شخصی و بیپایهایاند که در بهترین حالت، خلاءهای درونی انسان را "تسکین" میدهند، بیآنکه بهرهای از حقیقت داشته باشند. اما از آنجایی که فصل مشترک میان انسان و حیوان و انسان، بدن است و وجه تمایز آن، شرافت روحی و لایۀ معنوی و قدسیِ وجود انسان، آیا نفیِ غیربدن، دلالت بر تحقیر روح و بُعد معنوی انسان ندارد؟
آیا بدن، همۀ وجودِ انسان است؟
سوم؛ فلسفۀ "پوشش" نه محدودیتی جاهلانه، بلکه حفظ "عفت" عالمانه است، چه اینکه محققان عرصهی اجتماعی و تجربه زیستی بشر ثابت میکند، بدون پوشش، عفت و پاکدامنی و حیا و اخلاق به تاراج خواهد رفت. چنانکه تمدّن غربی از آن روز که مسیر برهنگی را در پیش گرفت، به تدریج در منجلاب "فحشا" و "فساد اخلاقی" فرو افتاده است. آمار بالای فرزندان بیپرست که محصول روابط آزاد جنسی است گواه این مدعاست.(1)
هر عقل سلیمی میفهمد، جامعۀ برهنه، هرگز طعم عفاف را نخواهد چشید، چه اینکه پوشش، به مثابهی "پوسته"ای از "هستۀ" عفاف، حفاظت میکند. بنابراین، عبور از حجاب، لاجرم برابر پایان عفاف و درنوردیدن مرزهای اخلاق و ارزشهای عالی خواهد بود.
چهارم؛ جامعۀ ایران چه پیش از اسلام و چه پس از آن، هیچگاه برهنگی را ارزش قلمداد نکرده است. ازاینرو، گرایش به پوشش جزو "تمایلات عمیقِ فرهنگی جامعۀ ایران" است.
اولین تجربه برهنگی در جامعه ایران زایده حاکمیّت تجدّد آمرانۀ رضاخانی بود که در اثر تماس فرهنگی با غرب بوجود آمد و الا، برهنگی در جامعه ایران، امری بیگانه و درتضاد با فرهنگ اصیل ایرانی بوده و هرگز برآمده از "میل جامعهی ایرانی" نبوده است.
بنابر آنچه بیان شد، آنچه امروز در جریان اغتشاشات و به نام آزادی در خیابانها مشاهده میشود که با تاسف فراوان با برهنگی و بیعفتی در پوشش، کلام و رفتار همراه است، امری کاملا ضدایرانی و دقیقا مطابق را فرهنگ مهاجم غرب است.
لذا داعیهی ساختن ایران و آینده روشن در پس این شعارهای و رفتارهای زننده و بیمحتوا، بیشتر به یک طنز تلخ شبیه است تا برنامهای عاقلانه برای آیندهی ایران و ایرانی.
پینوشت؛
1. مشرق https://b2n.ir/j64870