کاپیتان مارول / ابر قهرمانی از جنس فمینیسم

13:56 - 1401/08/28

فیلم کاپیتان مارول محصول 2019  شرکت فیلم سازی مارول، در پی اشاعه تفکر فمینیسیمی با چاشنی ابر قهرمانی  از جنس مونث با دارا بودن نیروی ماورائی، شخصیتی که به خاطر رقابت با قهرمانان شرکت فیلم سازی رقیب، یعنی "شرکت فیلم سازی دی سی" خلق شده است.

این جمله را یادم نیست کجا خوانده‌ام، اما جمله قابل تأملی است: " فمینیسیمی نبود، اگر مردها نمی‌خواستند". این حرف شاید حامل تفکرمرد سالاری باشد، ولی با نگاه به تاریخ، حقیقت این سخن قابل درک است. حقوق زن و رسیدن او به مقام و جایگاه واقعی‌اش، حرف نکو و خوبی است، ولی آن جایگاه کجاست؟ جدا از شعارهای به ظاهر زیبای این تفکر، آنچه امروز شاهدش هستیم، بیشتر افول زن است تا صعود او. زن غربی کالای ارزان قیمت و بازیچه است برای مردان هوس‌باز؛ این تفکر اشتباه یکی از علل اصلی رسیدن زن غربی به این جایگاه پست است.

شخصیت اول فیلم "کاپیتان مارول" محصول 2019  شرکت فیلم‌سازی مارول، ابرقهرمانی از جنس مونث با نیروی ماورائی، و در پی اشاعه همان تفکر است؛ شخصیت قهرمانی که به خاطر رقابت با قهرمانان شرکت فیلم‌سازی رقیب، یعنی "شرکت فیلم‌سازی دی‌سی" خلق شده است.

فمینیسم تفکری است که  کارگردان‌های مختلف هالیوود با ساختارهای گوناگون سینمایی، چندین دهه است که در پی اشاعه آن هستند. کارگردان این فیلم نیز با همین خط مشی، یکی از عوامل شکوفا نشدن قدرت‌های "ورز" -که اولین نماینده ابرقهرمان جامعه زنان است- را تفکر دینی می‌داند؛ مثلا ما در صحنه‌هایی از این فیلم می‌بینیم ابرقهرمان هنگام اتصال به هوش برتر در محراب عبادتگاه "کری‌ها" به حالت قیام وعبادت‌گونه می‌ایستد. او در دقایق پایانی فیلم هم به شکل نشسته و دو زانو با هوش برترارتباط ذهنی پیدا می‌کند.

دیالوگ‌هایی که بین "ورز" و "هوش برتر" در صحنه‌های پایانی رد و بدل می‌شود، "هوش برتر"، قدرتمند بودن او را از لطف "کری‌ها" می‌داند، ولی "ورز" علت قدرتش را انفجار می‌داند و با او مبارزه می‌کند؛ و با این حرف، ضد دینی بودن این فیلم عیان‌تر می‌شود.

جدا از مسئله ضد دینی بودن این فیلم، رفتار و علایق ابرقهرمان، از یک فیلم فمینیستی با خلوص بالا حکایت می‌کند. عشق به پوشیدن کاپشن چرمی مردانه، عشق موتور بودن یا عدم بروز نقطه ضعف زنانه در مقابل هیچ مردی و یا چالش مبارزه قهرمان با یک مرد، جهت اثبات جایگاه زنانه، به وضوح حاکمیت این تفکر را نشان می‌دهد. "ورز" ابر قهرمانی است که مجبورش می‌کنند بدون دلیل نیروی‌های درون، حتی عواطفش را کنترل کند.

برخلاف شعار همیشگی آثار ابرقهرمانی دیگر که در آنها ابر قهرمان در ابتدا شایستگی استفاده از قدرت‌ها را نداشته و یا هنگام استفاده از آنها دچار غرور گشته و تنبیه می شدند تا بیاموزند چگونه یک ابرقهرمان باشند، در این فیلم "ورز" هیچ چالش بزرگی را برای تبدیل شدن به یکی از قوی‌ترین "ابرقهرمانان مارولی" پشت سر نمی‌گذارد. انگار او شایستگی این انرژی را به صورت فطری داشته، اما او را مجبور کرده‌اند تا آنها را کنترل کند.

فلش‌بک‌های متعدد از خاطرات و کودکی و تحکم پدر و تمسخر مردان، همه حاکی از عقده‌های درونی و موانع این قهرمان بوده است. بنابراین در صحنه‌هایی که او پله پله قدرت‌های خودش را کشف می‌کند، فریادهای شعف‌باری از خودش بروز می‌دهد تا مخاطب به صورت نامحسوس این فکر حاکم را بپذیرد.

سخن آخر؛ چند سالی است ابر قهرمانان زن با ساختار فیلم سینمایی و یا سریال و به شکل قابل محسوسی در حال رشد هستند. در حالیکه ماموریتی غیر از اشاعه تفکر فمینیسم را حامله می باشند و آن، پرورش تفکر "LGBT" یا همان "فراجنسیتی‌ها" است؛ چرا که  فمینیسم نزدیکترین میانبر برای رسیدن به این تفکر سیاه می‌باشد. هالیوود تقریبا یک دهه است به صورت نامحسوس، و چند سالی است به صورت محسوس، این تفکر را اشاعه می‌دهد؛ بنابراین ساخته شدن فیلم‌هایی با این غلظت فمینیستی، شروعی برای شیوع این تفکر است. ان‌شاءالله در مجالی دیگر با مثال و نمونه‌های صریح به تشریح این مسئله خواهیم پرداخت.

برخلاف شعار همیشگی آثار ابرقهرمانی دیگر که در آنها ابر قهرمان در ابتدا شایستگی استفاده از قدرت‌ها را نداشته و یا هنگام استفاده از آنها دچار غرور گشته و تنبیه می شدند تا بیاموزند چگونه یک ابرقهرمان باشند، در این فیلم "ورز" هیچ چالش بزرگی را برای تبدیل شدن به یکی از قوی‌ترین "ابرقهرمانان مارولی" پشت سر نمی‌گذارد. انگار او شایستگی این انرژی را به صورت فطری داشته‌اند، اما او را مجبور کرده‌اند تا آنها را کنترل کند .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 8 =
*****