یکی از ابعاد مظلومیت شهید کیان پیرفلک، حوادث پس از تدفین اوست که مدیریت آن برعهدهی مادرش بود. این شخص به جای عزاداری، به بازی در نمایشی پرداخت که انگار برایش آموزش دیده بود.
یکی از مظلومترین شهدای وقایع اخیر، بدونشک کسی نیست جز "کیان پیرفلک" که در حادثهی تروریستی ایذه به دست اغتشاشگران مسلح با شلیک تیر مستقیم به شهادت رسید. مولفهی اصلی مظلومیت این شهید نه سن کم او، بلکه وقایعی است که در کمتر از چند ساعت پس از شهادتش اتفاق افتاد .
"زینب ملاییراد" مادر کیان پیرفلک، به جهت فعالیت در اینستاگرام، خودش را در زمرهی هنرمندان میداند. پس از وقوع حادثه تلخ ایذه و مدت کوتاهی پس از این که کودک خردسالش را دفن کردند، بر سر قبر او حاضر شده و با تمام توان شروع به روایتگری متنی دیکته شده کرد.
پوشیدن لباس قرمز رنگ در مراسم خاکسپاری به رسم فرهنگ کرد و به نشانهی انتقامگیری از قاتل، روایت واقعه به طور کاملا وارونه، خواندن شعری به ظاهر کودکانه ولی کاملا فتنه برانگیز و سرانجام جلوگیری از پخش قرآن و بیان این حرف که «کیان من از قرآن متنفر بود»، در واقع تمام آنچه برای به وجود آوردن یک پازل تمام عیار علیه کشور بود را فراهم آورد.
اما نکتهای قابل تامل در بخشی از سخنان او به چشم میخورد، به اذعان خودش، او از ساعت شروع تیراندازی و مکان آن مطلع بوده و به شوهرش هم این را گوشزد میکند، این نکتهای است که بنظر نباید به راحتی از آن گذر کرد.[1]
بررسی رفتارهای این زن، در کنار توهین او به قرآن و همچنین تلاش فراوان او برای خوشرقصی برای دشمنی که فرزندش را به قتل رسانده، این تصور را به وجود میآورد که یا این شخص متاسفانه چنان در فضای مسموم رسانهای دچار ترور ذهنی شده که به جای عزاداری برای پسرش، و درخواست برای انتقام از قاتلینی که به چشم دیده، دچار اشتباه در تشخیص شده است، یا خود تکمیل کننده بخشی از پازل دشمن بوده و حالا خودش قربانی شده است؛ اتفاقی که نظیر آن را در فتنه 88 و کشته شدن نداآقا سلطان به یاد داریم.
پینوشت؛
1. مشرق http://mshrgh.ir/1437112