گرچه دنیای پیچیده سیاست از عالم هیجانی و احساسی ورزش جداست، اما دخالتهای عناصر اجیرشده و مغرض در مسیر سربلندی تیم ملی فوتبال، ثابت کرد که همانند شعار حقوق بشر، ادعای دور نگهداشتن مستطیل سبز از دخالت سیاستمداران، تنها یک توصیه فریبکارانه برای جهان سوم است! جام جهانی طی چند هفته به پایان خواهد رسید، ولی عبرتهای آن ماندگار خواهد شد.

رقابت فوتبالی ایران و انگلیس، با دخالت عناصر فرصتطلب و مداخلهگر، به میدان جنگ روانی علیه فوتبالیستهای ایرانی تبدیل شد؛ جوانانی که به جرم پوشیدن پیراهن تیم ملی ایران، مورد هجوم جریان خودفروخته قرار گرفته و بازی قهرمانانه، گلزنی و شادی آنها، پشت کردن به مردم و خیانت به وطن دانسته شد!
گرچه فوتبالیستهای ایرانی در دام نیرنگ و تور وطنفروشی ضدانقلاب گرفتار نشدند و با حضور در برابر تیم قدرتمند انگلیس، برای شادی دل مردم کوشش کردند، اما برای یکایک مردم ایران مشخص گردید که فضاسازی شبکههای مستقر در انگلیس در سلب انگیزه آنها مؤثر بوده است. بالاخره تهدید و ارعاب، افکار جوانان احساسی ما را دچار تشویش و اضطراب کرد و آن آرامش همیشگی که برای تمرکز بر دروازه حریف لازم بود، به صورت ناجوانمردانه از آنان گرفته شد.
اما هدایت و راهبری صحیح تیم، و تلاش کادر فنی، به ویژه سرمربی باتجربه و آشنای با دنیای سیاست، جناب کیروش، توانست در برابر حجم گستردهای از تخریبها، تیم ملی را در مسیر آرامش و اعتمادبهنفس قرار دهد. در کنار نقش سازنده مسئولین و همراهان دلنگران تیم ملی، روشن شدن صحنه و رو شدن دست خیانتکار برخی مهرههای پناهنده شده، با ابراز شادیشان از پیروزی انگلیس، باعث گردید تا حس غرور ملی و غیرت ایرانی بازیکنان دچار تنبه و بیداری شود.
آنها با شگفتی و افسوس مشاهده کردند کسانی که خود را صدای ایران و ایرانی میدانستند، نهتنها از باخت نمایندگان ورزشی ایران در برابر انگلیسیها احساس شکست نکردند، بلکه پیروزی خود را در گلباران دروازه ایران دیده و برای بدشانسی و اتفاقات ناخوشایند، همانند مجروحیت بیرانوند، شادی کرده و رذیلانه، سر از پا نشناختند!
در نتیجه هوشیاری بازیکنان و تماشاگران، آرامش به اردوگاه تیم ملی برگشت و هرگونه حاشیهسازی در نطفه خفه شد؛ و بالاخره انسجام ایرانیان تجدید، و قدرت آنها هماهنگ شد و ثمره این فضای تازه، در بازی بعدی آشکار شد و یک پیروزی تعیینکننده برای تیم ملی فوتبال ایران رقم خورد و فتنهآفرینی افرادی همچون علی کریمی و وریا غفوری و ...نقش بر آب شد!
جام جهانی فوتبال طی چند هفته به پایان خواهد رسید، ولی عبرتهای آن ماندگار خواهد شد؛ چراکه برای فوتبالیستهایی که به صورت عمیق درگیر میدان سیاست نبودند، روشن گردید که افراد پشت کرده به وطن، به چیزی کمتر از نابودی تمامی سرمایههای اجتماعی این کشور راضی نیستند؛ و چنان عقده و کینهای در آنها شکلگرفته است که حاضر نیستند در یک شادی کوچک به بهانه فوتبال، اگر همراهی نمیکنند، دستکم سکوت کنند؛ کسانی که با وجود شناسنامه ایرانی داشتن، سهم حداقلی خود را در ایرانی بودن پرداخت نمیکنند!