خداوند متعال از آن جهت که خود و آثار کمال خویش را دوست میدارد، دست به خلقت زده و تمام عالم هستی را برای به کمال رسیدن انسان خلق کرده است.
در طول تاریخ، اندیشمندان زیادی درباره هدف آفرینش جهان، سخن گفتهاند. آنان که به ما وراء این طبیعت، اعتقاد ندارند، تفسیر زمینی از آفرینش جهان ارائه میکنند. اما به اعتقاد ما که جهان، مخلوق خداوند است، میتوانیم از هدف آفرینش خداوند از خلقت جهان سخن بگوییم.
حب به ذات، علت غائی نخستین آفرینش
هر کاری که از روی اختیار انجام میشود، دارای هدفی است.[1] خداوند متعال به عنوان یک وجود دارای اختیار، افعالش نیز دارای هدف و غایت است. ازآنجا که علت غایی در مجردات تام، حب به ذات است،[2] ازاینرو میتوان گفت، هدف خداوند از آفرینش جهان، محبت و خواست او به خودش است.[3] یعنی از آن جهت که خود را دوست دارد، این دوستن داشتن و خواستن، منشأ افعال میشود.
حب به آثار ذات، هدف آفرینش
کسی که خود را دوست دارد، این دوست داشتن خود، موجب میشود تا چیزهای دیگری هم دوست داشته باشد. مثلاً شخصی چون خودش را دوست دارد، به دنبال پول میرود تا رفاه خود را میسر کند. اینکه خداوند نیز خودش را دوست دارد، این دوست داشتن باعث شده است تا آثار خودش را نیز دوست داشته باشد. تمام مخلوقات خداوند، آثار کمال خداوند است و خداوند آنان را نیز دوست دارد ازاینرو خداوند آن را خلق کرده است.[4]
کاملترین موجود ممکن، مصداق اصلی آثار کمال
محبت خداوند بالاصاله به کاملترین موجود ممکن تعلق میگیرد و هرآنچه که مقدمه رسیدن این موجود، به کمال نهایی خودش است را نیز خلق میکند. در حقیقت هدف اصلی خلق جهان، رسیدن آن موجود به کمال نهایی خودش است.[5] موجودات دیگر علاوه بر اینکه در نظام احسن خود دارای هدف هستند، هدف اصلی آفرینش آنها، به کمال رسیدن آن موجود خواهد بود.
جهان آفرینش برای انسان
با استناد به عقل و شرع اثبات میشود که انسان، شاهکار آفرینش است. او اشرف مخلوقات و مسجود فرشتگان عالم قدس میباشد. خلیفه و جانشین خداوند روی زمین و آیینه تمام نمای اسماء و صفات الهی است.[6] تمام آفرینش جهان برای انسان خلق شده است. خداوند متعال در قرآنکریم میفرماید: «هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَکُم مَّا فِى الاْرضِ جَمِیعـًا»؛[7] «او خدایى است که همه آنچه را (از نعمت ها) در زمین وجود دارد، براى شما آفرید».
حاصل آنکه خداوند متعال، تمام عالم را خلق کرده است تا انسان به کمال نهایی برسد.
پینوشت:
[1]. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، ج2، ص132.
[2]. همان، ص495.
[3]. شهید مطهری، مجموعه آثار، صدرا، ج7، ص370.
[4]. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، ج2، ص495.
[5]. فاریاب، محمدحسین، اندیشه اسلامی2، موسسه امام خمینی(ره)، 1397، ص13
[6]. محمدیان، عباس، انسان کامل از منظر امام خمینی(ره)، پژوهشنامه متین، 1384، ص118.
[7]. سوره بقره، آیه29.