پنجه در آب!

10:44 - 1401/09/23

در پی اعدام محسن شکاری، به جرم محاربه و ارعاب مسلحانه، رسانه‌های سرخورده ضدانقلاب به‌دنبال سرپوش گذاشتن بر فراخوان‌های بی‌حاصلشان، بدون ارائه گزارشی از دستاوردهای دعوت به شورش مسلحانه، جهتِ رسانه‌ای خود را، به «اعدام نکنید» تغییر دادند!

برای از این شاخه به آن شاخه پریدن!

در سواد رسانه‌ای مردم کشورمان، این نکته به‌صورت ناخودآگاه و ارتکازی وجود دارد که هرگاه بوقچی‌ها و رسانه‌های ضدانقلاب در حجم وسیعی، در حال هیاهو برای هیچ هستند، قطعاً هدف اصلی، انحراف افکارعمومی از توجه به مسئله‌ای است که به سود مأموریت‌های رسانه‌ای و جهت‌گیری‌های رسانه‌ای آنان نیست!

ازاین‌رو، شدت تمرکز شبکه‌های بیگانه بر اعدام یک شخص محارب، فضاسازی و رد گم‌کردن بوده و باید دید که آنها به دنبال فراموشی و به حاشیه کشاندن چه موضوع خاصی هستند که به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده برای مخاطبان خود «اولویت شنیداری» و «سوژه فکری مهم‌تر» تعریف کرده‌اند؟

با تجزیه‌وتحلیل خط خبری رسانه‌های غربی، عبری و عربی متوجه خواهیم شد که آنان، چاره‌ای از این افسون و نفاق رسانه‌ای نداشته و باید با اتخاذ یک رویکرد فریبکارانه، خود را از عواقب شکست فراخوان چندروزه رها می‌کردند؛ دعوت به اعتصاب، تجمع، آشوب و مسلح شدن که ادعا می‌شد طی آن، زیست جمهوری اسلامی به پایان رسیده و انقلاب زنانه آنان به پیروزی خواهد رسید؛ خیال خامی که اثرات توهمی آن، بیش از هر زمان دیگری ضعیف بوده و در ورای استودیوی خبر بی‌بی‌سی فارسی، ایران اینترنشنال هیچ خبری نبوده است!

نه تجمع جمع چند ده‌نفره، نه تعطیل‌شدن چند مغازه در کنار هم و نه حتی حمله اوباش به نیروهای امنیتی؛ برملاشدن یک خواب‌وخیال متوهمانه که هیچ پیشکشی برای مقامات غربی و سعودی نداشت و انتظار آنها را بدون هیچ دستاوردی پایان داد!

تنها چیزی که باقی ماند، اردوگاه خبرسازان فیک و یاوران دروغ بود که از ترسِ قالب تهی‌ کردن غول‌های رسانه‌ای خود و بنگاه‌خبرپراکنی‌شان، باید فکری برای آنان می‌شد! برای سفید شدن رسانه های زرد و سیاه شده از آتش دروغ باید چاره‌ای میشد! برای خارج کردن آبرومندانه رسانه‌ها و فضای مجازی از مدار دروغ اعتصاب و شورش عمومی و پایان کار جمهوری اسلامی باید فریب دیگری به کار گرفته میشد!

رسانه‌ای

راه‌حل این استیصال و احتضار رسانه‌ای رو به مرگ، استفاده از تنفس مصنوعی با توسل به مجازات عادلانه یک محارب بود که می‌شود از آن، کلاه حقوق بشری بافت و بار دیگر به تحمیق دنیا و نشان‌دادن چهره ضدبشری از ایران پرداخت؛ سناریوی تکراری و نخ‌نما شده که در عصر آشفتگی بشریت و روشن شدن حقیقت وارونه حقوق‌بشر دیگر خریداری ندارد! و در واقع پنجه در آب کشیدن است.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
19 + 1 =
*****