آنچه که باید به آن به‌صورت ویژه نگریست و با چشمانی نگران آن را دنبال کرد، آینده جامعه‌ای است که به‌عنوان مخاطب با این‌گونه محصولات فرهنگی غربی، سروکار دارند.
دشمن با جنگ شناختی، جای درست و غلط را با مفاهیمی همچون زشت و زیبا عوض کرده است و با کار چندین و چندساله در صنعت مد، توانسته تعریف دقیق و مشخصی از زیبایی را برای مخاطب ارائه کند.
جنگ شناختی شرورهای زیبا صورت و شیک‌پوش، درحالی‌که دست به بدترین کارهای جنایت‌گونه می‌زنند، اما باز در دل مخاطب، جای خود را باز می‌کنند و حرف‌ها و باورهای کثیف مؤلفین را در قلوب مخاطبین جهانی جای می‌دهند؛ آن‌هم تنها به‌خاطر دلایل درام پردازانه و آشنایی با بک استوری (داستان گذشته) این افراد که معمولاً توجیه و زمینه‌سازی است از دلایل و شرایطی که شخص شرور را به این سمت سوق داده تا برای هرگونه عمل وحشیانه و غیرانسانی، ایجاد حق کند!
اتفاقی که در این دست فیلم‌ها می‌افتد تا مخاطب را به شخصیت شرور نزدیک کند، نشان‌دادن روابط و احساسات انسانی در درونیات و روحیات شخص شرور، به طرز ویژه‌ای است که مخاطب حتی اگر با تصمیمات، انتخاب‌ها و عملکرد شخصیت موافقتی نداشته باشد، باز به‌خاطر وجود این احساسات انسانی، رفتار و اعمال او را درک کرده و در پسِ ذهن خود، به او حق دهد.
برای مثال، شخصیت ابر شروری که برای انتقام عشقِ ازدست‌رفته خود، به هر عمل ناشایستی دست می‌زند، زمانی برای مخاطب قابل‌درک است که لحظاتی از عاشقانه‌های او را دیده و از همراهی با او لذت ببرد و برای مرگ معشوقش نیز احساس اندوه کند و خود را با شخصیت اصلی (که همان ابرشرور است) در این غم شریک بداند.
زمانی که درد فراق و فقدان معشوق در شخصیت ابرشرور، برای مخاطب قابل درک شد، بعد از آن، هر کار و عملکردی که از پسِ فقدان، برای آرامش و انتقام از او سر بزند، برای مخاطب نیز قابل توجیه و همدلی برانگیز خواهد بود.
حال به‌عنوان یک پرسشگر این سؤال در ذهن‌ها به وجود می‌آید که چرا باید مخاطب با یک شخصیت شرور همزاد پنداری کرده و با او همدلی کند؟ این سیل عظیمی از شخصیت‌های شرور که به‌عنوان شخصیت اصلی و پیش‌برنده داستان، در فیلم و سریال‌های مختلف با آن‌ها روبرو هستیم و با ایشان همدلی می‌کنیم چه چیزی را همراه دارند؟ و چه هدفی در پی تولید سنگین و گران‌قیمت آن‌ها دنبال می‌شود؟ چه پیامدی برای جهان پس از پخش گسترده این قبیل فیلم‌ها متصور است؟
در پایان، آنچه که باید به آن به‌صورت ویژه نگریست و با چشمانی نگران آن را دنبال کرد، آینده جامعه‌ای است که به‌عنوان مخاطب، با این‌گونه محصولات فرهنگی غربی (بخوانید غذای ذهن و روح) سروکار دارند و تحت‌تأثیر آن‌ها، در آینده تصمیم‌گیری خواهند کرد.