یکی از مؤلفههای مهم بهداشت روانی، ارتباط مناسب داشتن با دیگران است. انسان موجودی اجتماعی است و زندگی بدون ارتباط با دیگران برایش ناممکن و دستکم، بسیار سخت است. روابط اجتماعی مناسب با دیگران جز از راه رفتارها و صفات اخلاقی امکانپذیر نیست.
یکی از کارکردهای اخلاق در جامعه، ایجاد زمینه مناسب برای روابط اجتماعی خوب است. این مسئله حتی درباره صفات و رفتارهای اخلاقیای که ظاهراً ارتباط چندانی با روابط میان افراد ندارد، صادق است. مثلاً ممکن است تصور شود رذایل اخلاقیای نظیر خودبرتربینی، حرص و آز، و حسد ربط چندانی با بهبود روابط اجتماعی میان افراد جامعه ندارند، اما باید توجه داشت که برخورداری از حسن خلق و معاشرت، زمینه مناسبی میطلبد و ویژگیهای اخلاقی خوب همانند تواضع، سخاوت، و خیرخواهی برای مردم، زمینه این حُسن خُلق را فراهم میکنند. بدون وجود این صفات درونی نمیتوان معاشرت نیکو با دیگران داشت. کسی که دلش پر از کینه و حسد به دیگران است و خود را بالاتر از آنان میداند و حاضر به فداکاری برای آنان نیست، چگونه میتواند رابطی درخور و شایسته با آنان داشته باشد. رفتارهای ما ریشه در صفات و ویژگیهای اخلاقی ما دارند. وجود صفت خیرخواهی درون وجود فرد، موجب بروز رفتار مناسب و برخورد شایسته با دیگران میشود.
در اینجا برخی صفات اخلاقی مؤثر در بهداشت روانی رابررسی میکنیم.
حُسن خُلق
روایات در اهمیت حُسن خُلق به حدی است که درمورد کمتر صفت اخلاقی میتوان یافت.
امام علی علیه السلام فرمود: «سرلوحه نامه عمل مؤمن، حُسن خُلق اوست».[1] حُسن خُلق چکیده سایر فضایل اخلاقی است، مهمترین و بهترین اعمال یک انسان مؤمن است، و در پیشگاه خداوند خوش خُلقترین آنان است».[2] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «در ترازوی عمل کسی سنگینتر و ارزشمندتر از حسن خلق قرار نمیگیرد».[3]
برخی آثار حسن خلق که از جنبه سلامت روانی اهمیت دارند عبارتاند:
1. حُسن خُلق، فرد را در جامعه محبوب دلها میکند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خوش اخلاقی مهر و محبت را استوار میکند».[4] امام علی علیه السلام فرمود: «محبت افرادی که سخن گفتنشان نرم وملایم است، قطعی است».[5]
2. خوش اخلاقی زندگی را گواراتر میسازد. امام صادق علیه السلام فرمود: «هیچ زندگیای گواراتر از زندگی توأم با حُسن خُلق نیست».[6]
3. حُسن خُلق موجب آبادی شهرها و زیادی عمرهاست. امام صادق علیه السلام فرمود: «نیکوکاری و خوش اخلاقی شهرها را آباد و عمر انسانها را زیاد میکنند».[7] نابودی جامعهها در اثر ناسازگاری و کشمکشهاست. اگر این پرخاشگریها جای خود را به خوشرویی و حُسن خُلق دهد، دوستی و انسجام، که ریشه هرگونه آبادی و برکت است، ظاهر میشود. افزون بر این، آرامش روح که یکی از آثار مستقیم برخوردهای محبتآمیز است، سبب افزایش عمر میشود.[8]
4. خوش اخلاقی باعث رفاه مادی و افزایش روزی انسان میشود. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «گنجهای روزی در وسعت اخلاقی نهفته است».[9] یک تاجر و کاسب و صنعتگر و طبیب هنگامی میتواند در کار خود موفق باشد که اعتماد مراجعان خود را جلب کند و یکی از عوامل جلب اعتماد، حُسن خُلق است.
تواضع
یکی از ویژگیهای انسان سالم از دیدگاه دین، تواضع است. انسان متدین، خود رابرتر از دیگران تصور نمیکند و این صفت درونی در رفتارهای او نیز نمایان است. ممکن است به دست آوردن این صفت باطنی، سخت و نیازمند زمان طولانی باشد، اما انجام دادن رفتارهای حاکی از تواضع دشوار نیست. میتوان از رفتارهای متواضعانه سود برد و حتی در صورت نیاز، آنها را بر خود تحمیل کرد، تا نهایتاً به این صفت ارزشمند دست یافت. امام باقر علیه السلام فرمود: «تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قانع باشی و هرگاه کسی را ملاقات کردی و در سلام بر او پیشی گیری و جرّ و بحث را – هرچند حق با تو باشد - رها کنی».[10]
« کِبر، حالت درونی بزرگ دیدن خود در مواجهه با دیگران است. اگر این حالت باطنی به شکل رفتارهایی نظیر راه رفتن یا سخن گفتن متکبرانه یا تحقیر دیگران صورت گیرد، این رفتارها تکبر نام میگیرند. خودمحوری، خودخواهی، برتریجویی و فخرفروشی، همه از مفاهیمی هستند که ریشه آنها تکبّر است. کسی که سعی دارد در مسائل اجتماعی بهویژه به هنگام بروز مشکلات تنها به منافع خود بیندیشد و برای منافع دیگران ارزشی قائل نباشد، خودخواه است. کسی که سعی میکند سلطه خود را بر دیگران مستحکم کند و آنها را زیر سیطره خود گیرد، گرفتار حس برتریجویی است. بالاخره، کسی که سعی دارد مال یا قدرت و مقام خود را به رخ دیگران بکشد، فخرفروش است. بنابراین، همه این صفات ریشه مشترکی دارند و آن تکبّر است، هرچند در چهرههای مختلف ظاهر میگردد».[11]
گاه تواضع، با کوچکشدن در مقابل دیگران و بروز احساس کهتری، یکسان پنداشته میشود. از نظر آموزههای اسلامی، حفظ عزّت نفْس در برابر دیگران لازم است. بنابراین، اگر تواضع به احساس کهتری منجر شود، مطلوب نیست. به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرگاه متواضعان امت مرا ببینید، برای ایشان تواضع کنید و هرگاه متکبران را ببینید، بر آنها تکبر کنید که این، باعث ذلت و کوچکی آنان است».[12]
معیار دیگر متمایز کردن تواضع از ذلتپذیری، نیت و انگیزه فرد است، به این معنا که اگر انگیزه فرد از اظهار ارادت و کوچکی در مقابل دیگری، رسیدن به نفع مادی مانند ثروت، موقعیت و مقام باشد، این عمل را باید مصداق ذلتپذیری دانست. بنابراین، برای تشخیص اینکه رفتار مصداق فروتنی است یا ذلتپذیری، باید به انگیزههای رفتار خود توجه کرد.
پی نوشت:
[1] «عنوان صحیفه المؤمن حسن خلقه» (مجلسی، بحار الانوار، ج 68، ص 392).
[2] «ان اکمل المؤمنین ایمانا أحسنهم خلقاً» (همان، ص 373).
[3] «ما یوضع فی میزان امری یوم القیامه أفضل من حسن الخلق» (همان، 374).
[4] «حسن الخلق یثبت الموده» (همان، ج 74، ص 148).
[5] «من لانت کلمته وجبت محبته» (همان، ج 66، ص 396).
[6] «لا عیش اهنا من حسن الخلق» (همان، ج 66، ص 400).
[7] «ان البر و حسن الخلق یعمران الدیار و یزیدان فی الاعمار» (همان، ج 68، ص 395).
[8] مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 148.
[9] «فی سعه الاخلاق کنوز الارزاق» (همان، ج 75، ص 53).
[10] «التواضع الرضا بالمجلس دون شرفه و ان تسلم علی من لقیت و ان تترک المراء و ان کنت محقا» (مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص176).
[11] مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 2، ص 44 و 45.
[12] نراقی، علم اخلاق اسلامی، ج 1، ص 442.