طلحه و زبیر پیش حضرت علی آمدند، گفتند: «ما با تو بیعت میکنیم، به شرط اینکه همهی کارهای مملکت را با ما مشورت کنی»
وظیفهی ما چه هست؟ توقّع هم نداشته باشیم مردم از ما مشورت کنند، مردم اگر مشورت کردند، خیلی خوب است، اما اگر مشورت نکردند که، چون بعضیها هم منحرف شدند، به خاطر اینکه توقّع داشتند.
طلحه و زبیر پیش حضرت علی آمدند، گفتند: «ما با تو بیعت میکنیم، به شرط اینکه همهی کارهای مملکت را با ما مشورت کنی، شرط بیعت ما این است که ما مشاور تو باشیم.» حضرت امیر فرمود: «من هر کاری که پیش آمد، نگاه میکنم، اگر در قرآن آیه داشتیم، با هیچ کس مشورت نمیکنم، خدا گفته گوش میدهم، اگر سنّت پیغمبر بود، با هیچ کس مشورت نمیکنم، اما اگر یک پیشآمدی شد که آیه و حدیثش در قرآن و حدیث نیامده، با همه مشورت میکنم، چرا با شما دو نفر؟ چرا طلحه و زبیر؟» گفتند: «آخر ما جزء دانه درشتهای اصحاب پیغمبر هستیم.» (شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، ج7، ص 40 و 41)
بله، بعضیها میگویند چون دانه درشتیم، پس باید با ما مشورت کنند، ایشان چرا به من نگفت؟ چرا با ما مشورت نکرد؟ توقّع مشورت نباید داشته باشیم.