مدت‌ها انتظار می‌کشیدیم که پس از توهین به شارلی ابدو به ساحت پیامبری که برای دشمنش «تَبَّتۡ يَدَآ أَبِي لَهَبٖ وَتَبَّ» نازل شد، نوبت کیست؟ چه کسی بیشتر از رهبری انقلاب اسلامی می‌توانست گزینه محتمل باشد؟ آری؛ آنها باید توهین کنند. اگر پس از توهین به رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله به رهبری توهین نکنند، باید در درستی راهی که در پیش‌گرفته‌ایم، شک کرد!
غرب در برابر جمهوری اسلامی ایران به بن‌بست رسیده، و در سبد دشمنی با جمهوری اسلامی همه‌چیز گذاشته است؛ حمایت از حرکت‌های تجزیه‌طلبانه طی چهار دهه، پشتیبانی از یک دیکتاتور برای حمله به ایران، تحریم‌های گسترده بی‌سابقه، گسیل نیروهای نفوذی، و سرمایه‌گذاری ویژه بر روی مزدورها، امتحان کردن تمام گزینه‌های براندازی که در کشورهای دیگر جواب داده است؛ از کودتای نظامی گرفته تا کودتای انتخاباتی، تحریک گسل‌های قومیتی، جنسیتی و مذهبی، فشار بر کشورهای مشترک‌المنافع با ایران و دور کردن آنها از ایران و... اینها تنها گوشه‌ای از دریوزگی غرب برای مهار انقلاب اسلامی است که تا کنون جز حسرت و هزینه برای غرب چیزی نداشته است!
آنها ناتوان و مستأصل از تمامی حربه‌ها و نیرنگ‌ها در برابر جمهوری اسلامی، تنها می‌توانند با فحش و ناسزاگویی تسلی بگیرند. غربی که امروز با ترس و نگرانی در حال نظاره فروپاشی نظام دروغین حقوق بشری است، باید به داد و هوارِ کاغذی، آن‌هم با کاریکاتور و نقاشی روی بیاورد! و برای فراموشی رسوایی آزادی‌های سهمیه‌ای و سفارشی، با لجنزارهای مطبوعاتی و کپک‌زده خود، ادای آزادی در بیاورد! و آنها که گرفتار پنجه خونین صهیونیسم هستند باید برای فرار از واقعیت وحشتناک پیش رو، بیراهه‌سازی کنند و با توهین به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و مرجعیت دینی شیعه، به دنبال انحراف افکار عمومی باشند!
آنها امروز گرفتار قفس هستند؛ قفس مدرنیته بی‌روح، که خانواده و ارزش‌های انسانی در آن مرده، اخلاق و فضیلت در آن قالب تهی کرده، دین و معنویت در آن قبض روح شده و قافله بشری در آن عاقبت به شر شده است. این مرغی که روزی غزل‌خوان بود و اکنون گرفتارِ این‌چنین قفسی است، باید به هر دری بزند! آقاهای دیروز دنیا که با چپاول ثروت، اسارت بردگان و کشتن بومیان، کلاه کدخدایی بر سر گذاشته بودند، امروز باید سفت کلاه خود را نگه دارند تا طوفان خشم و نفرت جهان سوم آن را نبرد. باید دست استعماری خود را یک بار دیگر از آستین شارلی‌ابدو بیرون بیاورند!
شارلی‌ابدو امروز حقیقت را گفت و راستی را قربانی نکرد؛ واقعی‌ترین حقیقت و تجلی غربی که سالیان سال است متجاوزِ انسانیت، معنویت و آزادگی فقط تجاوز بوده، دروغ گفته و منافقانه پنهان‌کاری کرده است. شارلی‌ابدو نمایشی بی‌پرده از نژادپرستی، ضدیت با دین، کژتابی در فرهنگ و بی‌احترامی به دیگران را به نمایش گذاشت و تفسیری از اظهار نظر متکبرانه رئیس جمهور فرتوت آمریکا را ارائه داد که مردم بیش از صد و چهل کشور جهان را به‌اندازه لکه روی شلوار جین یک انسان غربی هم ندانست! این را شارلی‌ابدو راحت گفت همان‌طور که جوبایدن هم راحت گفته بود![1]
آری امروز حرکت شارلی ابدو غیرطبیعی نیست؛ مدت‌ها انتظار می‌کشیدیم که ببینیم پس از توهین به ساحت پیامبری که خدا دشمنش را چنین نواخت که «تَبَّتۡ يَدَآ أَبِي لَهَبٖ وَتَبَّ»؛ «بريده باد دو دست أبو لهب و مرگ بر او باد»، اکنون نوبت کیست؟ چه گزینه‌ای بهتر از رهبری انقلاب اسلامی می‌توانست هدف باشد؟ بن‌سلمانِ دست در دست آمریکا، یا شیخ زاید همدست با رژیم کودک‌کش اسرائیل؟ نه؛ قطعاً تنها گزینه پس از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آقایی است که دستش از کار افتاد تا سرنوشت امتی به دست ترامپ و بایدن و... نباشد! آری؛ آنها باید توهین کنند. اگر پس از توهین به رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله به رهبری توهین نکنند، باید در درستی راهی که در پیش‌گرفته‌ایم، شک کرد!
پی‌نوشت:
1. مشرق‌نیوز، https://b2n.ir/f95233.