تئاتری که امروزه معروف است و اساس سینما است، مثل همه ارکان تمدن مدرن غرب و دانش اروپایی، ریشه، آبشخور و تاروپودی یونانی دارد.
در جهت بازشناساندن این صنعت باید در ابتدا به مبادی آن پرداخت. تئاتر و ادبیات داستانی از مبادی اولیه برای سینما شناخته شده که از لحاظ تاریخی به آن نگاهی میاندازیم.
رابطه بنیادی تئاتر و سینما
اساس سینما تئاتر بوده است. تئاتر، تاریخی چند هزار ساله بر روی زمین دارد اما بنیادهای تئاتر حرفهای شده و منسجم در تاریخ تمدن انسان (تمدن 2000ساله) را در یونان باستان مییابیم. یونان هزاره قبل از میلاد مسیح، عرصه پیدایش تئاتری است که امروزه وجود دارد و فعال است .
تئاتر در ملل دیگری مانند چین هم بوده اما تئاتر مدرن از یونان باستان برخاسته است. تئاتری که در چین، آفریقا، سرخپوستان آمریکا گذشتهای داشته، الآن بر روی زمین موجود نیست و فقط در مراسمها و جشنوارههایی بهعنوان یک کار نمادین و عتیقه و منقرض شده خودنمایی میکند.
تئاتری که امروزه معروف است و اساس سینما است، مثل همه ارکان تمدن مدرن غرب و دانش اروپایی ریشه، آبشخور و تاروپودی یونانی دارد. واژه تئاتر هم ریشه یونانی دارد و «تئا» در زبان یونانی به مفهوم خداست (الهه) و تئاتر یعنی خدانمایی، خدانمایی انسان.
تئاتر، هنر و فن و آداب خودخدایی انسان است. انسان در این قلمرو میخواهد خودش را خدایگونه و یک الهه معرفی کند. برای درک معرفتیتر تئاتر بهعنوان بنیاد سینما، باید مقوله ریا و ریاکاری را در انسان بهتر درک کنیم. اینکه راز سینما در ذات ریاکاری انسان نهفته است و سینما تجلی و برونافکنی تمامیت ریاکاری نفسانی انسان است، در لغتشناسی تئاتر و هرمنوتیک، واژه تئاتر واضح خودش را نشان میدهد.
در فرهنگ یونان باستان، حاکمیت خدایان بوده و بیش از صد خدا در سلسله مراتب وجود داشته است و حکومت خدایان بوده است. تئاتر نیز برگرفته از چنین فکر و مذهب و آداب و اعتقاداتی بوده که در یونان باستان وجود داشته است. در رأس این خدایان، زئوس قرار داشته و بعد از او آپلون و دیونسوس و فورواردین.
در گذر تاریخی میبینیم یونان باستان در عین حال که محل خیزش فلسفههای علمی و مادی بوده، سرزمین خیزش چیزی بوده که امروزه دموکراسی نامیده میشود. از لحاظ تاریخی، حدود قرون پنجم، ششم و هفتم قبل از میلاد مسیح در یونان و مخصوصاً در شهر آتن بنیادهای فلسفه علمی و اندیشههای ماتریالیستی و بنیادهای دموکراسی به همراه تئاتر باهم پدید آمدند. اینها ارکان تمدن یونان باستان شدند که امروزه تمام جهان را در بر گرفته است. این ارکان بر اساس رابطهای که داشتند، جهانی شدهاند.
رکن دیگری را هم میتوان اضافه کرد که نظامیگری و تسلیحات بوده است. نخستین شهرهای مدنی به سبک امروز در یونان پدید آمده که اولین شهر آتن، پایتخت یونان بوده است. این شهرها متروپلیس نامیده میشدند به معنای شهر نظامی. (پلیس به معنای نظامیگری است.)
تخت جمشید را در ایران به تقلید از آن شهرها پرسپولیس میگفتند. نظامیگری، دموکراسی، تئاتر و فلسفه مادی ارکان تمدن یونان باستان هستند. در سایر جنبههای هنر یونان باستان هم تئاتر (خودخدایی) دیده میشود. آتن شهر مجسمههای عریان بود. شهر الههها و خدایانی که پرستیده میشدند و انسانهایی که به پای اینها سربریده و قربانی میشدند. به مفهوم واضح کلمه، تمدنی بر اساس بتپرستی و مجسمهپرستی.
در قرن چهار و پنج قبل از میلاد، نهضتی پدید آمد تحت عنوان حکمت الهی که علیه تمدنی که در آنجا ایجاد شده بود، قیام کرد. کل این مکتب سرکوب و منهدم شد و آخرین نفر از آنها سقراط حکیم (470 تا 399 ق.م) بود که به قتل رسید. از زمان سقراط حکیم به بعد این تمدن در تمام زمین کاملاً غالب شد. بعد از ظهور مسیح، همین تمدن مسیحیت را از محتوا خالی کرد و حتی سعی کرد از مسیحیت یک سوژه بسیار عظیمِ تئاتری پدید بیاورد، تحت عنوان تئاتر و هنر مسیحی که تا به امروز ادامه دارد. در واقع از لباس مسیحیت استفاده شده و محتوا همان فکر و فرهنگ یونانی است. (همان نمایشِ احساس خودخدایی)
ارتباط دقیقتر ارکان این تمدن مورد بحث ما نیست، شعبه تئاتری آن را که دنبال کنیم، به عصر جدید میرسیم که عصر پیدایش سینما است.
ریشه پیدایش تئاتر
ادبیات داستانی، اساس درجه اول پیدایش و رشد تئاتر تا به امروز بوده و هست و سینما بدون ادبیات داستانی هرگز نمیتوانست تبدیل به یک مذهب شود. نخستین سخنگوی خدایان در یونان باستان، شخصی به نام هومر در قرن هشت قبل از میلاد مسیح بوده است.
اندکی پس از او، هسیود (864 تا 777 ق.م) بود که تبارشناسی خدایان را نوشت. تئاتر یونان باستان بر دو نوشته این دو سخنگوی حماسی تمدن غرب بنا شده است. تمام سوژهها، الگوها و انگیزههای تئاتر یونان از آثار این دو برخاسته است.
دو قرن بعد از زمان اینها، شخصی به نام سافوکل (497 تا 406 ق.م) پیدا شد که او را به راستی پیغمبر تئاتر و نمایشنویسی جدی تمدن غرب میدانند و تا به امروز آثارش تأویل و تفسیر و اجرا میشود. او توانست فرهنگ یونان باستان را تبدیل به حماسههای بشری کند؛ یعنی هویت خدایان را بر روی زمین به هیبتها، افسانهها و تراژدیهای بشری پیاده کند. بعد از او از جمله کسانی که بزرگترین خدمت را به تئاتر کردند و تا امروزه از ارکان ادبیات سینمایی به حساب میآیند، مشهورترین آنها شکسپیر (1564 تا 1616م) بوده که از متأخرین است و بعد از او گوته آلمانی (1749 تا 1832م) است و... .