سؤال اینجاست که اگر سالها پیش به سخنان رهبرحکیم انقلاب توجه میشد، و با دستیابی و گسترش نیروگاههای هستهای بخش عمده برق و انرژی کشور از راه سوخت هستهای تأمین میشد، امروز شاهد بروز چنین بحرانی میبودیم؟
طبق آمار حدود ۷۰درصد از مصرف انرژی کشور به گاز وابسته است،[1] این وابستگی بزرگ به گاز، تقریباً تمام صنعت و اشتغال کشور را در بر میگیرد، از کورههای صنعت فولاد، سیمان و... تا سوخت اتومبیلها و نانواییها .
مسئلهای که سالهاست محل تضارب آرای کارشناسان قرار دارد. بسیاری از متخصصان بر این باورند که چنین وابستگی، یعنی قرار دادن همه تخممرغها در سبدی که سست است و دیر یا زود برای آمار اقتصاد ایران بحرانزا خواهد بود.
بهطور مثال دکتر مسعود درخشان، استاد دانشگاه علامه در سال ۹۸ گفت: «پنجسال پیش با استناد به مطالعات علمی گفتم افت تولید از پارس جنوبی از ۱۴۰۰ آغاز میشود و ادامه این روند تا سال ۱۴۲۰ تولید گاز را از ۷۵۰ میلیون مترمکعب به ۸۰ میلیون مترمکعب خواهد رساند اما هیچ توجهی به آن نشد».[2] نکتهای که واکنش وزارت نفت را در برداشت و گفت: «جناب آقای درخشان باید باور کنید جهان تغییر کرده است و به جای بیم و ترس، باید صفحه شطرنج فرصتها و موقعیتهای نادر کسب منافع ملی را خوب بشناسید».[3]
بسیاری از نهادهای تخصصی کشور نیز با بررسی سبد انرژی کشور، عنوان کردند این وابستگی عظیم به یک نوع انرژی، به یک بحران عمومی دامن خواهد زد، اما دولت گذشته بدون توجه به این مباحث تخصصی به بستن قراردادهای بیمنفعت با شرکت معلومالحال توتال،[4] هیچ توجهی به ضرورت سرمایهگذاری در بخش استخراج گاز نکرد.
چند ماه قبل با به صدا در آمدن زنگ هشداربحران انرژی ، وزیر جدید نفت "جواد اوجی"، به مجلس رفت و بروز این بحران را تأیید کرد، و با بیان "ناترازی تولید و مصرف گاز" گفت: «فقط برای حفظ وضع موجود، باید ۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت انجام شود».[5] اما "محمدباقر قالیباف" گفت: «وزارت نفت بهتر است بهجای حساب کردن روی منابع ارزی کشور، به فکر دیگری باشد».[6]
پاسخی که شاید باتوجه به منابع ارزی دولت پر بیراه نباشد، اما به نظر میآید مجلس باید، برای اجابت این خواسته ضروری دولت در پی راه حلی میبود، چه اینکه رئیس دفتر انرژی سازمان برنامه و بودجه هم با تایید کمبود گاز، گفته بود: «پنج فاز پارس جنوبی باید افتتاح شود تا بتوان کسری گاز خود را جبران کنیم. در غیر این صورت باید منتظر تشدید بحران گازی در سال ۱۴۲۰ باشیم».[7]
حقیقت این است که کسری تولید گاز، تبدیل به چالش اصلی اقتصاد ایران شده است، چالشی که ظاهراً قرار نیست به این زودیها هم حل شود، این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم گاز، ۹۸درصد مصرف انرژی بخش شهری و ۸۲درصد روستایی را شامل میشود؛ ۹۵درصد خوراک و سوخت پتروشیمیها گاز است و حدود ۷۵درصد برق کشور، با گاز تولید میشود. این جدای از وابستگی صنایع کشور مانند فولاد، سیمان، آلومینیوم و...به گاز طبیعی است.[8]
با این وصف باید شاهد پایان صادرات گاز ایران و محروم شدن کشور از درآمد چهار میلیارد دلاری هم باشیم.
این آمار و بررسی به ما هشدار میدهد، در صورت عدم بهکارگیری تمهیدات لازم مانند بهینهسازی مصرف گاز، سرمایهگذاری در میادین گازی، پروژههای ذخیرهسازی، افزایش بازدهی نیروگاهها از ۳۸درصد به ۵۰درصد و...، باید شاهد عمیقتر شدن کسری گاز در اقتصاد ایران بود.
بدون تردید اگر سالها پیش به سخنان رهبرحکیم انقلاب توجه شده، و با دستیابی و گسترش نیروگاههای هستهای بخش عمده برق و انرژی کشور از راه سوخت هستهای تأمین میشد، امروز شاهد بروز چنین بحرانی نمیبودیم.
پینوشت:
1. وزارت نفت، https://b2n.ir/f04080.
2. دانش نفت، https://b2n.ir/s74151.
3. شانا، https://b2n.ir/g70735.
4. جوان، https://b2n.ir/r91530.
5. شانا، https://b2n.ir/p57201.
6. دانشجو، https://b2n.ir/p08359.
7. دنیای اقتصاد، https://b2n.ir/y29372.
8. ایسنا، https://b2n.ir/z79279.