دشمنان ایران با تلاشی ناشیانه از عباراتِ افراد معترض به نظام پهلوی، برای سیاهنمایی نسبت به جمهوری اسلامی استفاده میکنند، در این کوشش تکیه بر سواد رسانهای اندک مخاطبین، علت اصلی جرأت پیدا کردن و وقاحت رسانههای ضدانقلاب است.
در بحبوحه اغتشاشات، انواع و اقسام تبلیغات منفی و جنگ رسانهای بر ضد نظام جمهوری اسلامی جریان پیدا کرد. از جمله این تبلیغاتِ مضحک، استفاده از عبارات سیاه و اعتراضی روشنفکران و ادیبان زمان پهلوی است. این عبارات به ظلم قاجار و پهلوی و وضعیت اسفبار ایران در آن دوران اشاره دارد، اما طرفداران پهلوی دوم و نوادگان او به شکلی ناشیانه و وقیحانه اینگونه موارد را برای اتهام زنی به جمهوری اسلامی ایران بهکار میبرند.
برای نمونه عبارتی از نویسنده متبحر و پوچگرا، صادق هدایت است که مینویسد: «حقیقت این است که امروزه ملت، بیپشت و پناه و بیسرپرست است و کسی به فکر او نیست و از دو راه یکی را باید انتخاب کند، یا تا جان دارد، رنج ببرد و جور آقابالاسرهایش را بکشد که به ریشش بخندند و یا اینکه علیرغم عقیده ناجیانِ فداکارش، ثابت بنماید که حق زندگی دارد!»[1]
دوران اسفبار قاجار و پهلوی و جنگ جهانی
صادق هدایت در سال 1281ش به دنیا آمد و در سال 1330 شمسی پس از چندین بار اقدام به خودکشی، در آخرین خودکشی خویش موفق شد و در فرانسه درگذشت.[2] او به شدت نسبت به وضعیت مدیریت قاجار و پهلوی معترض بود و عمده دوران زندگی خویش را در خارج از ایران سپری کرد.
عبارت ذکر شده از نوشته اشک تمساحِ او به خوبی وضعیت ایرانیان در حکومتهای طاغوت را نشان میدهد و مَثَل «جان به لب شدن» مردم را تداعی میکند. مقایسه آن دورانِ تلخ که با جنگهای جهانی و اشغال ایران قرین شد[3] با زمانه ما، مقایسهای غرضورزانه و کاملاً غلط است. ایران مقتدر و عزیز، امروز در رتبه نخست علمی غرب آسیا و دارای امنیت و قدرت نظامی قابل اعتنایی است و دست استکبار از سر ایران کوتاه شده است.
روحیات خاص هدایت
صادق هدایت هر چند نویسندهای زبردست و دارای قلم توانا بود، اما روحیه افسرده او، نارضایتی تقریباً دائمی او و اقدامات متعددش برای خودکشی، مطلبی است که بر آشنایان با تاریخ پوشیده نیست. نارضایتی او اختصاص به وضعیت ایران در آن زمان نداشت و در اروپا نیز این روحیه او ادامه داشت و در آخر نیز به خودکشی ختم شد.
شهادت و مرگ عزتمندانه آموزه اسلام
از امام حسین علیهالسلام روایت شده که فرمودند: «إنّي لا أَرَى المَوتَ إلاّ سَعادَةً، وَ لا الحَياةَ معَ الظالِمينَ إلاّ بَرَماً»؛[4] «راستى كه من مرگ را جز سعادت نمى دانم و زندگى در ميان ستمگران را جز رنج و دلتنگى». انقلاب اسلامی ایران راه مبارزه با ظلم و استکبار را بر ایرانیان و آزادیخواهان جهان، هموار کرد و مرگ شرافتمندانه و زیبا را ترویج نمود. فرهنگ شهادت اسلام کجا و راه ابلهانه سیاه اندیشانِ افسرده دل کجا؟!!
پینوشت:
[1]. سایت فافرین، اشک تمساح: http://fafarin.blogfa.com/post/111.
[2]. ویکی پدیا، صادق هدایت: https://b2n.ir/h90843.
[3]. انتخاب، ما با سگ هم ردیف بودیم: https://b2n.ir/r90804.
[4]. علی بن شعبه، تحف العقول، چاپ دوم، نشر اسلامی، 1363ش، ج1، ص245.