ضرورت وجود امام در کنار قرآن

11:19 - 1401/11/01

قرآن کریم، برای هدایت بشر نازل شده است، از این‌رو فهم آن نیاز به تبیین و تفسیر دارد و خداوند متعال این تبیین و تفسیر را بر عهده پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و امامان معصوم علیهم‌السلام قرار داده است.

تبیین حقایق، برطرف کردن جهل و غبارزدایی از چهره جامعه، شناساندن دشمن و راه‌های مبارزه با او، از مهمترین وظایف پیامبران الهی بوده است.[1] در کنار این وظایف، پیامبران مأموریت داشتند تا وصی بعد خود را نیز معرفی کنند .

وجود اوصیا در دوران فترت
بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام، تا زمان بعثت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، حدود 600 سال می‌باشد که به آن دوران فترت می‌گویند. قرآن کریم می‌فرماید: «قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلی فَتْرَهٍ مِنَ الرُّسُلِ»؛[2] «رسول ما، پس از فاصله و فترتی میان پیامبران، به سوی شما آمد، در حالی که حقایق را برای شما بیان می‌کند». از این آیه معلوم می‌شود که در یک دوره‌ای پیامبر نبوده است؛ ولی به دلیل اینکه هر قومی هدایت کننده‌ای دارد،[3] باید در دوران فترت نیز اوصیایی باشند و این اوصیا توسط پیامبران معرفی می‌شدند.[4] در این دوره، هر چند به طور مستقیم، رسولی از طرف خدا مبعوث نشده است؛ ولی به یقین برای تبیین احکام الهی، حجت در قالب وصی، در زمین بوده است که  خالدبن سنان یکی از آنها بوده[5] و آخرین وصی حضرت ابراهیم، در دوران فترت، حضرت ابوطالب علیه‌السلام است.[6] بنابراین بی‌تردید در دوران فترت اوصیایی بوده‌اند که ادامه دهندگان راه پیامبران باشند.

اوصیای آخرین پیامبر
از آنجا که حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، آخرین پیامبر است و به او نبوت ختم می‌شود،[7] خداوند قرآن کریم را بر قلب مبارکش، نازل کرد.[8] و او را مأمور تبیین آیات الهی قرار داده است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون‏»؛[9] «و ما این ذکر [قرآن‌] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشن سازی».

از سویی قرآن کریم، با صراحت اطاعت از پیامبر را واجب کرده[10] و چنین سفارش کرده است: «وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»؛[11] «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید) و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید».

از جمله اموری که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مردم را به آن سفارش و امر نمودند، تمسک به دو ریسمان محکم و جدایی‌ناپذیر یعنی قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام است و این تمسک را تنها راه هدایت و سعادت بشر دانسته‌اند: «انِی تارِکُ فِيکُمُ الثِقلَين کِتَابَ الله وَ عِترَتي...؛ همانا من دو چيز گرانبها در ميان شما مى‌گذارم، كتاب خدا و عترتم را...». این روایت؛ علاوه بر اینکه اسناد بسیار زیادی از طریق شیعه دارد، اهل سنت نیز به‌ طور متواتر آن را بیان کرده‌اند.[12] این سخن پیامبر نشان می‌دهد که تمسک به قرآن بدون رجوع به مفسران آن که اهل بیت‌علیهم‌السلام هستند، نمی‌تواند سعادت انسان را رقم بزند. روایات فراوانی در این باب -که مراد از عترت پیامبر، 12 امام معصوم هستند- در منابع شیعه[13] و اهل‌سنت[14] وارد شده است که به حد تواتر می‌رسد.

امام تبیین‌کننده قرآن
هر چند قرآن کریم آخرین کتاب برای بشریت بوده و وجود آن لازم است؛ ولی کافی نیست؛ زیرا نیاز به تبیین دارد، که این تبیین در درجه نخست، بر عهده شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است و بعد از ایشان، این مهم بر عهده امام علیه‌السلام خواهد بود، بر همین اساس است که پیامبر این دو را در کنار هم قرار داده است: «مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ‏ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا»؛[15] «اگر به این دو [قرآن و عترت پیامبر] تمسک کنید، هرگز گمراه نخواهید شد». بنابراین اهل‌بیت علیهم‌السلام همانند پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله تبیین کنندگان قرآن کریم خواهند بود؛ علاوه بر اینکه اهل‌بیت علیهم‌السلام، به تلاوت و انس با قرآن سفارش اکید می‌کردند.

نکته پایانی اینکه: تمام اوامر و نواهی که از طریق اهل‌بیت علیهم‌السلام به ما رسیده است، ریشه در قرآن کریم داشته و هرگز از قرآن جدا نیست، بر همین اساس زمانی که امام، حکمی را بیان می‌کرد، راوی می‌پرسید از کجای قرآن این مطلب را فرمودید؟ حضرت به قرآن استدلال می‌کردند.[16]

بنابراین به یقین نیاز به وجود امام در کنار قرآن، وجود دارد و بدون امام که مفسر حقیقی قرآن است نمی‌توان به حقیقت قرآن و هدایت آن دست یافت.

پی‌نوشت:
[1]. ابراهیم: آیه4.
[2]. مائده: 12.
[3]. رعد: 7.
[4]. فاطر: 24.
[5]. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، دار صادر، ج1، ص376.
[6]. بحارالانوار، ج35، ص138.
[7]. احزاب: 40.
[8]. بقره: 97.
[9]. نحل: 44.
[10]. نساء: 59.
[11]. حشر: 7.
[12]. در منابع اهل سنت
[13]. دوازده امام در حد تواتر.
[14]. دوازده امام در اهل سنت.
[15]. بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، دارالفکر، 1417ق، ج2، ص439.
[16]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، دارالکتب الاسلامیه، 1407ق، ج3، ص30.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 3 =
*****