
کشورهای اروپایی با پذیرش این مسئله که سرشاخ شدن با قطب نظامی منطقه، موجهای بزرگ خروشانی را پدید میآورد که لطماتی جبرانناپذیر را به دنبال خواهد داشت، تصمیم گرفتند محتاطتر عمل کرده و از تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصرف شده و به تحریمهای صوری اکتفا کنند.
به طور کلی قاره آسیا یک قاره حیاتی اقتصادی و استراتژیک به حساب میآید. ذخایر عمده نفت وگاز و ابرراههای متصل کننده سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا برای حمل و نقل ارزان کالا و انرژی، از جمله دلایل اهمیت آسیاست.
از سوی دیگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را میتوان یکی از ارگانهای اصلی تأمین امنیت در منطقه حساس غرب آسیا دانست. نقش سپاه پاسداران در نابودی گروهکهای تکفیری تروریستی، غیرقابل انکار است. همچنین ایجاد توازن سیاسی در جهت بهبود شرایط در عراق، سوریه، لبنان و یمن و... سلسله اقداماتی بود که سپاه به نحو احسن انجام داد، اما اروپا از انجام آن ناتوان بود. حال طی یک سال اخیر با ایجاد شرایط جدید در غرب آسیا؛ با توجه به رها شدن نارنجکی همچون طالبان در افغانستان، و همچنین رویکرد توسعهطلبانه روسیه و چین، قطعاً اروپا شانس جولان در این منطقه را ندارد.
احتمال افزایش همکاری نظامی ایران با روسیه علیه ناتو و مناسبات راهبردی و ژئوپولیتیک کشورهای اروپایی، نیز مزید بر علت است که به نوبه خود مشکلی بزرگ برای اروپا محسوب میشود.
عقل حکم میکند حال که زمزمههای نظم جدید جهانی مطرح شده است، اروپا فریب لابیهای صهیونیستی آمریکایی را نخورد و با کشورهای تاثیرگذار در این فرایند، همانند ایران، هیچگاه با زبان تهدید سخن نگوید؛ بلکه با کشوری که از حیث ژئوپولیتیک و استراتژیک جزء مهمترین کشورهاست، نقطه اتصال شرق به غرب است، و کوتاهترین، امنترین، اقتصادیترین و پایدارترین محل سرمایهگذاری میباشد، حداقل برای بقا یا بهبود شرایط اقتصادی خود با زبان تکریم و تعامل سخن بگوید.