ضرورت نیاز اخلاق به دین

15:44 - 1401/11/05

خداوند متعال از روی حکمت، زیبایی‌های اخلاقی را در فطرت و سرشت همه انسان‌ها قرار داد و برای تنظیم و جهت‌دهی آنها دین را وضع کرده است؛ از این رو انسان بی‌دین، هرکاری که می‌خواهد انجام می‌دهد.

ضرورت نیاز اخلاق به دین

آموزه‌های اخلاقی در سرشت همه انسان‌ها نهادینه شده است و هر انسانی خوبی و بدی امور را می‌تواند درک کند[1] و از آنجا که همه انسا‌ن‌ها دارای فطرت واحدی هستند،[2] از این رو تأثیر عملکردهای یکسان در شرائط واحد، بر همه انسان‌ها مساوی است؛ این‌ همان معنای مطلق بودن اصول اخلاقی است .

براین اساس آموزه‌های اخلاقی مانند شجاعت، عدالت، حقیقت‌جویی، نیکوکاری و...، به عده‌ای مشخص، یا زمان و مکان معین و یا جامعه‌ای خاص، نظر ندارد؛ بلکه پسندیده بودن آن‌ها، همگانی و هر زمان و مکانی است.[3]

در این میان افرادی هستند که دم از اخلاق و انسانیت می‌زنند؛ ولی در مرحله عمل هیچ خبری از اخلاق و انسانیت در آن‌ها نیست. گویا این‌ها اخلاق را نسبی می‌دانند؛ [اگر اهل دانش باشند!] زیرا نمونه‌های آن در اغتشاشات مختلف دیده می‌شود و با اینکه به‌ظاهر از انسانیت و اخلاق حرف می‌زنند؛ اما در واقع هیچ بویی از انسانیت و اخلاق نبرده‌اند.

ریشه اخلاق در دین
هر چند که اخلاق یک امر فطری است؛ ولی از آنجا که انسان تحت تاثیر گرایش‌های نفسانی و هجمه‌های دشمنان، قرار دارد و از طرفی برداشت‌های او از اخلاق و انسانیت متفاوت است، بی‌تردید نیاز به قانونی دارد، که تمام این گرایش‌ها را تنظیم کرده و در یک جهت واحد و سازگار با سرشت او قرار دهد و آن قانون، مجموعه‌ای به نام دین است.

به یقین جدایی اخلاق از دین، دارای نتایج و پیامدهای مخرِّبی فراوانی است، از باب مثال، تحقیقات میدانی در بیش از 13 کشور جهان، حکایت از آن دارد که بیشترین رفتارهای غیراخلاقی و غیرانسانی، از کسانی سر می‌زند،  که ادعای بی‌خدایی می‌کنند[آتئیسم] و دین را از زندگی خود خارج کرده‌اند.[4]

پی‌نوشت:
[1]. شمس: 8.
[2]. روم: 30.
[3]. مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، انتشارات صدرا، بی‌تا، ج1، ص341.
[4]. اخلاق و الحاد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 5 =
*****