عبدالکریم ایادی به عنوان یک بهایی تنها یک نمونه از خروارها موردی است که با چاپلوسی و روابط مبتنی بر رانت توانست ده‌ها شغل را بدست بگیرد، و ناگفته پیداست که با این نفوذ خود زمینه قدرتمند کردن همفکرانش را در بدنه تصمیم‌سازی کشور فراهم کرد. نفوذی که موجب عقب ماندگی مفرط کشور در عرصه‌های مختلف را به ارمغان آورد.
اساسا حکومت‌های فاسد نسبتی با شایسته سالاری ندارند؛ لذا روابط مبتنی بر رانت و چاپلوسی و لابی‌گری مسیری مطمئن برای به قدرت رسیدن است. مصادیق فراوانی را می‌توان برشمرد که از همین طریق، افراد صاحب مناصب متعددی شده و به ثروت‌های هنگفتی رسیدند. مثلا تیمسار "عبدالکریم ایادی" پزشک دربار که نهایتا پزشکی متوسط بود، ابتدا با هدف معالجه امراض روانی محمدرضا و برادرش علیرضا پهلوی وارد دربار شد؛ ارتشبد "حسین فردوست" می‌نویسد: «صبح‌ها، هنوز محمدرضا بیدار نشده، ایادی حاضر بود و شب‌ها تا وقت خواب در اتاق او می‌ماند. زمانی که محمدرضا ازدواج می‌کرد، این عادت ترک نمی‌شد و ایادی با زن‌های محمدرضا هم خودمانی می‌شد. بدین ترتیب، ایادی با نفوذترین فرد دربار و به تدریج با نفوذترین فرد کشور شد . »[1]
او برای خود حدود 80 شغل در سطح کشور درست کرده بود؛ از قضا تمام این مناصب مهم و پولساز بود! بخشی از عناوین شغلی او بدین شرح است: "رئیس بهداری کل ارتش، رئیس ساختمان بیمارستان‌های ارتش، مسئول وارد کردن وسایل بیمارستان‌های ارتش، مسئول وارد کردن دارو، مسئول ارائه درجات پرسنل بهداری ارتش از گروهبان تا سپهبد. ایادی هم‌زمان رئیس "اتکا" ارتش و نیروهای انتظامی بود و در این پست کلیه نیازمندی‌های ارتش به دستور او، حتی اگر در کشور موجود بود، باید از خارج، به ویژه انگلیس و آمریکا تهیه می‌شد.
سازمان دارویی کشور تحت اختیار ایادی بود. اینکه چه دارویی، از کجا و چه مقدارخریداری و به کدام فروشنده داده شود، همه و همه بنا بر مصالح بهاییان در تغییر بود. این پزشک پر نفوذ حتی شیلات جنوب را هم در اختیار خود گرفت و تعیین می‌کرد کدام کشورها و شرکت‌ها اجازه صیادی در آبهای جنوب کشور را داشته باشند. سیاست‌های او موجب شد مردم بومی منطقه تا اواخر دهه 50 و آغاز انقلاب، با بدوی‌ترین وسایل صیدهایشان را انجام دهند و هرگونه پیشرفتی در صنعت شیلات کشور عملا منتفی بود. تعیین رئیس و پرسنل شیلات نیز با ایادی بود!
حسین فردوست در خاطراتش می‌نویسد: «من یک بار مشاغل او را کنترل کردم و به 80 رسید. به محمدرضا گزارش کردم. محمدرضا در حضور من از او ایراد گرفت که 80 شغل را برای چه می‌خواهی؟ ایادی به شوخی جواب داد و گفت: «می‌خواهم مشاغلم را به 100 برسانم!»[ 2]
عبدالکریم ایادی به عنوان یک بهایی[3] تنها یک نمونه از خروارها موردی است که با چاپلوسی و روابط مبتنی بر رانت توانست ده‌ها شغل را بدست بگیرد و ناگفته پیداست که با این نفوذ خود زمینه قدرتمند کردن همفکرانش را در بدنه تصمیم‌سازی کشور فراهم کرد. نفوذی که زمینه عقب ماندگی مفرط کشور در عرصه‌های مختلف را به ارمغان آورد.
پی‌نوشت؛
1. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، جلد اوّل، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست ص202
2. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، جلد اوّل، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست ص203
3. مرکز پژوهش‌های اسلامی https://b2n.ir/b62227
عکس نوشت1
اساسا حکومت‌های فاسد نسبتی با شایسته سالاری ندارند، لذا روابط مبتنی بر رانت و چاپلوسی و لابی‌گری مسیری مطمئن برای به قدرت رسیدن است! "عبدالکریم ایادی" پزشک دربار که نهایتا پزشکی متوسط بود اما با چاپلوسی توانست 80 منصب مهم کشور را بدست گیرد.
عکس نوشت2
عبدالکریم ایادی به عنوان یک بهایی تنها یک نمونه از خروارها موردی است که با چاپلوسی و روابط مبتنی بر رانت توانست ده‌ها شغل را بدست بگیرد، و ناگفته پیداست که با این نفوذ خود زمینه قدرتمند کردن همفکرانش را در بدنه تصمیم‌سازی کشور فراهم کرد. نفوذی که موجب عقب ماندگی مفرط کشور در عرصه‌های مختلف را به ارمغان آورد.