بلوغ، تنها راه رهایی از نگرانی‌ها

10:50 - 1401/11/09

اگر در زندگی خوشحال نیستید، اگر با فردی نامناسب ازدواج کردید، اگر در شرایط بسیار بد اقتصادی قرار گرفتید، صد در صد مسئولیت این مشکل با خود شماست و زمانی زندگی شما متحول خواهد شد که صد در صد مسئولیت تمام زندگی خود را بپذیرید.

همه ما در زندگی یکسری مشکلاتی داریم؛ یکی بچه‌دار نمی‌شود، یکی دنبال شغل است، دیگری درآمدش پایین است و بسیاری از افراد دیگر با مشکلات جورواجور!

اگر منتظر بمانیم و تنها دعا کنیم که مشکلاتمان حل شود یا فکر کنیم که روزی، یک حامی یا ناجی می‌آمد و مشکلاتمان را برطرف می‌کند یا فکر کنیم که روزی مشکلات خود به خود حل خواهد شد، همه این‌ها چیزی جز خیال‌پردازی ذهنی بیش نیست! نه اوضاع بناست بهتر شود و نه کسی قرار هست بیاید و مشکلاتمان را حل کند. قرار نیست زندگی آسان‌تر شود، بلکه این ما هستیم که باید قوی‌تر شویم و صد در صد مسئولیت تمام زندگی خود را بپذیریم.

شاید بگویید درست است که مدیریت روابطمان با خودمان است، ولی مسئولیت درآمد پایین ما با دولت است یا درست است که مسئولیت قبولی در امتحانات دانشگاه با ماست، ولی اعتماد به نفس پایین ما به خاطر رفتار بد پدرمان در کودکی است، در پاسخ باید بگویم اصلاً این‌طور نیست!

هر اتفاقی به هر دلیلی و در هر زمانی و توسط هرکسی افتاده باشد، چیزی را عوض نمی‌کند؛ بلکه در حال حاضر، صد در صد مسئولیت و مدیریت این مشکل با شماست!

زمانی که ما صد در صد مسئولیت تمام جوانب زندگی را بپذیریم، به بلوغ رسیده‌ایم. شاید بگویید ما مقصر خیلی از اتفاقات بد نیستیم. بله، درست است؛ اما این چیزی را عوض نمی‌کند و دقیقاً همین‌جاست که خیلی‌ها اشتباه می‌کنند. بسیاری از افراد فکر می‌کنند که تنها در برابر چیزهایی که مقصرند، مسئول هستند؛ در صورتی که شما در برابر چیزهایی که مقصر نیستید هم مسئولید.

اگر خدایی‌ناکرده، امشب زلزله بیاید و تمام زندگی شما زیر آور برود، اگر فردا صبح بلند شوید و قیمت دلار به صد هزار تومان رسیده باشد، اگر یک نفر تمام سرمایه شما را بالا بکشد و فرار بکند، این‌ها هیچ کدامشان تقصیر شما نیست؛ اما صد در صد مسئولیتش با شماست.

شاید بگویید این مسئله خیلی غیر منصفانه و بی‌رحمانه به نظر می‌رسد؛ ولی به شما می‌گویم که اتفاقاً برعکس، دقیقاً پذیرش صد در صدی مسئولیت زندگی شما، نابودکننده تمام نگرانی‌های شما در زندگی است.

ریشه بسیاری از نگرانی‌ها این است که حال خوب ما گره خورده است به کسی یا چیزی که ما هیچ کنترلی روی آن نداریم؛ مثلاً:

نکند معشوقم مرا رها کند،
نکند بچه‌های مرا معتاد کنند،
نکند پول مرا بخورند،
نکند همسرم به من خیانت کند و... .

وقتی شما صد در صد مسئولیت تمام اتفاقات زندگی را می‌پذیرید، آرامشی در وجود شما ایجاد خواهد شد؛ چون شما دیگر فکر نمی‌کنید اوضاع دست کسی بیرون از شماست و شما هیچ کنترلی روی آن ندارید! حالا دیگر حال شما بد نیست؛ چون می‌دانید که کلید بهبود شرایط، دست خودتان است؛ نه درست پدر یا مادر یا همسایه یا همسر یا دولت!

پس از پذیرش صد در صدی مسئولیت زندگی، اولین احساسی که تجربه می‌کنید، احساس آزادی است؛ چون آزادی یعنی عبور کردن از ترس، و شما دیگر نمی‌ترسید که مبادا اتفاقاتی بیفتد که دلتان نمی‌خواهد؛ زیرا می‌دانید هر اتفاقی هم بیفتد، شما قبول کردید که مدیریت و حل کردن آن با خود شماست.

زیباترین صحنه‌ای که پس از احساس آزادی با آن مواجه می‌شوید این است که وقتی آستین‌های خود را بالا می‌زنید و وسط میدان می‌آیید تا مشکل را حل کنید، خواهید دید که خداوند قبل از شما وسط میدان، و مشغول مرتب کردن اوضاع است و وقتی از خداوند می‌پرسید که من سال‌ها برای حل این مشکل، تو را صدا زده بودم و تو چرا جواب مرا نمی‌دادی، او به شما خواهد گفت که من هم سال‌ها وسط میدان منتظر تو بودم، ولی تو بیرون از گود ایستاده بودی و داشتی مرا صدا می‌زدی و من در کتابی که برای راهنمایی تو فرستاده بودم به تو گفته بودم که من تنها سرنوشت کسانی را عوض می‌کنم که تصمیم بگیرند سرنوشت خودشان را عوض کنند.[1]

پی‌نوشت:
1- «إِنَّ اللهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ». (رعد، 11)

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****