رفتار اغتشاشگران با باورها، احکام و اخلاق اسلامی در تعارض است. ترویج صحیح آموزههای دینی و معرفی الگوی صحیح میتواند سبب نزدیکی افراد جامعه به دین شده واز وقوع رفتارهای نابهنجار در آینده، جلوگیری نماید.
تضعیف باورهای دینی و اغتشاشات
دین نسخه سعادت ابدی انسان بوده و تمام ابعاد اعتقادی و رفتاری او را در بر میگیرد. هر رفتار اختیاری انسان میتواند از جنبههای مختلف دینی مورد بررسی قرار گیرد. سازگاری با اعتقادات، احکام و اخلاق اسلامی، ملاکی کلی در ارزشیابی یک فعل است .
در مقاله پیشرو رفتار اغتشاشگران در حوادث اخیر، بر اساس آموزههای اسلامی به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است.
1. باورهای دینی: مهمترین باور در تمام ادیان ابراهیمی، یگانگی و توحید خداوند است. بر اساس آیات قرآن کریم یکی از مراتب توحید، توحید در حاکمیت است؛ یعنی تنها خداست که اصالتا حق حکمرانی دارد و دیگران در صورتی میتوانند بر مردم حکومت کنند و حکمشان مشروع است که از اذن الهی برخوردار باشند.
بر همین اساس دموکراسی به معنای غربی آن هیچ مشروعیتی برای نظام سیاسی نمیآورد. از این رو حتی اگر با اغماض فراوان، خواسته اغتشاشگران را نه تجزیه کشور و نه بازگشت دیکتاتوری پهلوی، بلکه اجرای دموکراسی غربی بدانیم، پای تعارض جدی با اصلیترین باورهای دینی در میان خواهد آمد.
2. احکام اسلامی:
رفتار اغتشاشگران از جهات بسیار زیادی با احکام و دستورات شرعی، ناسازگار است. به عنوان مثال دین جان و مال تمامی ساکنان جامعه اسلامی را محترم شمرده و دیگران را از تعرض به آن بازمیدارد. این در حالی است که اغتشاشگران جان برخی از انسانهای بیگناه را گرفته و خسارتهای فراوانی را به اموال مردم وارد کردند. همچنین زیر پا گذاشتن امور مسلم دینی همچون حجاب از دیگر رفتارهای مخالف اسلام این افراد بود.
3. اخلاق اسلامی:
اغتشاشگران در رفتارشان اخلاق را نیز لگدکوب کردند. این افراد برای همراه کردن همان جمعیت اندک، بسیار دروغ گفتند، تهمت زدند و شایعه ساختند. آنان به افرادی که کوچکترین دخالتی در امور حکومتی نداشتند نیز اهانت کردند. کشیدن چادر و آزار یک زن با هیچ مبنای اخلاقی قابل توجیه نیست.
این موارد نشان میدهد که نه تنها اغتشاشگران کوچکترین بویی از دینداری و اخلاقمداری نبردهاند، بلکه افرادی که تحت تاثیر آنان به خیابان آمدند و یا آنان را تایید کردند، فرسنگها از دین فاصله گرفتهاند. شکافی که برای از بین بردن آن باید تلاش بسیار کرد.
جمهوری اسلامی ایران میتواند با استفاده از ظرفیتهای فراوان آموزش و پرورش، آموزش عالی و فضای مجازی باورهای صحیح دینی را در میان مردم رواج داده و با معرفی الگوی مناسب از میان رجال سیاسی و مذهبی، این باورها را استحکام بخشد. این امر میزان آسیبپذیری افراد جامعه را بسیار کاهش داده و میتوان آن را مصداق بارزی از پدافند غیرعامل دانست.