-«آمریکا، مهد آزادی و کشور فرصتهاست». این چهرهایست که از آمریکا در اذهان مردم ساخته شده است که البته پر بیراه هم نگفتهاند. آمریکا مهد آزادیهایی است که دولتش به مردم و همۀ دنیا دیکته میکند. آمریکا کشور فرصتهایی است که از مردم میسوزاند و برای خود، ایجاد میسازد.
«آمریکا، مهد آزادی و کشور فرصتهاست». این چهرهایست که از آمریکا در اذهان مردم ساخته شده که البته پر بیراه هم نگفتهاند. آمریکا مهد آزادیهایی است که دولتش به مردم و همۀ دنیا دیکته میکند. در آن کشور هم جنس گرایی، کشتار سیاه پوستان، آتش زدن قرآن، استفادۀ ابزاری از زنان، کودک آزاری و ... آزاد است. اما بدا به روزگارت اگر از هلوکاست صحبت کنی و یا مواضع آمریکا را نقد کنی. آمریکا کشور فرصتهایی است که از مردم میسوزاند و برای خود، ایجاد میکند. آمریکا منشأ تمامی جنایات بشری است. کشوری است که نسبت به سن پیدایش خود، بیشترین تعرض را به کشورهای دنیا داشته است. کشوری که تعریف جدیدی از برده داری ارائه داد و در جامعۀ خود نیز آن را تئوریزه کرد. در منطق آمریکایی، هرکس که مانع پیشبرد اهداف این کشور شود، محکوم به حذف خواهد بود.
بزرگترین افتخار این ابر بدهکار بانکی، چپاول منابع کشورها به نام کمکهای بشردوستانه و نجات از دست دیکتاتورها، به خصوص کشورهای خاورمیانه است؛ و این گونه قصد پر کردن چاه ویلِ بدهیهای خود را دارد. جالب این جاست که آمریکا خود را فرشتۀ نجات مردم دنیا معرفی میکند و به هر کشوری که حمله میکند، دولت و حکومت کشور مقابل را تروریست، و خود را حامی ملت آن کشور معرفی مینماید. در حالی که این بودجۀ عظیم را بایستی از یک جایی تأمین کند. بودجهای بالغ بر 858 میلیارد دلار که شامل تأمین هزینههای پر هزینهترین ارتش جهان میباشد.
اگر از تاریخچۀ پیدایش آمریکا تا کنون نگاهی بیندازیم، درمییابیم که این کشور روحیۀ تجاوزگری فراوانی را داراست. به طوری که بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا بیش از 20 میلیون نفر را کشته و این یعنی یک سوم کشتگان جنگ جهانی دوم و ریختن بیش از 337 هزار بمب بر سر مردم بیپناه کشورهای مختلف و 46 حملۀ هوایی در روز.
اما منشأ این روحیه کجاست؟
تاریخ نگاران معتقدند که آمریکا در قرن هفدهم توسط دریانورد مشهور، کریستف کلمب کشف شد. بنا بود راهی نزدیکتر، برای رسیدن به هندوستان پیدا کند که ناگهان سر از آمریکای کنونی درآورد. پر واضح است که کریستف کلمب اولین بشری نبود که به خاک آمریکا قدم میگذاشت. بلکه اقوام بومی در آنجا مشغول زندگی بودند، اما وقتی فضا را برای تشکیل یک حکومت جهانی آماده دیدند، اروپاییها را از کشورهایشان سرازیر کردند و روز به روز به اهدافشان نزدیک شدند و با کشتار و به استثمار کشیدن بومیان آمریکا، خود را در این کشور تثبیت کردند. حال روشن است که آمریکا خیلی قبلتر از اسرائیل دست به غصب زده و با ساختن داستان کشف آمریکا، خود را تطهیر کرده است.
حال این کشوری که ظرف زمان کوتاهی تبدیل به ابر قدرت دنیا شد، با سرعت بالایی در سرازیری افول قرار گرفته و طبیعتاً تمامی هم پیالههای خود را نیز به زیر خواهد کشید. داستان آمریکای ابرقدرت و آمریکای در حال افول، مثل داستان معاویه و یزید است. زمانی با ظاهر سازی، اعمال شنیعش را بزک میکند و زمانی هم علناً زیر میز میزند و بازی را به هم میریزد. آمریکای ابرقدرت، جنایات خود را تحت لوای دموکراسی و حقوق بشر انجام میداد و به هر لطایف الحیلی، دولتهای دیگر را با خود همراه میساخت؛ اما اکنون که این کشور دچار مشکلات حادی شده است، زمین بازی که خود طراحی کرده است را به هم میریزد و معادلات را در اروپا و آمریکا بر هم میزند؛ آب را گل آلود میکند و ماهی خودش را صید مینماید. آمریکا کشوری است که از اختلاف تمامی کشورها بهره میبرد. چه خوش فرمود بنیانگذار انقلاب ما که آمریکا شیطان بزرگ است؛ اما این زورگویی جایی متوقف خواهد شد و آمریکا در معادلات جدید جهانی، دیگر جایگاهی نخواهد داشت و مانند سگ دست نشاندۀ خود یعنی اسرائیل، به فروپاشی نزدیک خواهد بود.