ارتش شاهنشاهی و تأمین منافع دیگران

17:54 - 1401/11/11

رژیم شاهنشاهی، عرصه نظامی را به‌عنوان نمونه‌ای موفق از عملکرد خود معرفی می‌کرد آن‌چنان‌که شاه مدیریت ارتش را شخصاً به عهده داشت بااین‌وجود این سازوبرگ نظامی نه‌تنها نتوانست منافع کشور را تأمین کند بلکه به‌جای آن عنصر تأمین‌کننده منافع غرب محسوب می‌شد.

ارتش شاهنشاهی و تأمین منافع دیگران

انقلاب اسلامی ایران گرچه شکفته شدن ظرفیت‌های نهفته کشور در تمامی عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی بود؛ اما مقایسه توان نظامی جمهوری اسلامی با قدرت نظامی رژیم پهلوی به‌خوبی بیانگر تفاوت‌ها و رویکردها خواهد بود. پیش از انقلاب اسلامی، کشور ما اصلی‌ترین مصرف‌کننده تجهیزات نظامی غرب بود. بازار مصرف کشور در حالی به‌صورت تمام‌عیار در دست کمپانی‌های اسلحه‌سازی غرب قرارگرفته بود، که نظامیان کشورمان از کمترین دانش نظامی برخوردار بودند. اندک معلومات نظامی آن‌ها هم بیشتر از آنکه مولد بوده و فراگیران آن را در مسیر توسعه و بالندگی قرار دهد، دانشی خام و صرفاً برای استفاده از ادوات جنگی بوده است؛ نکته قابل‌توجه این است که همین آموزش نیمه کافی هم باید در خاک آمریکا صورت می‌گرفت و به‌جای دایر شدن مراکز آموزشی در ایران، این فراگیرانِ به کار گرفته در ارتش شاهنشاهی بودند که باید با هزینه دولت به آمریکا رفته و مهارت‌های نظامی را فرامی‌گرفتند!

همین سیاست‌های آمریکایی بود که باعث شد، نیروهای نظامی ایران بیشترین وابستگی را به آمریکا داشته باشد. یک وابستگی آزاردهنده که بیشتر از همه باعث رنجش خود نیروهای نظامی کشور بود. ازاین‌روی ما شاهد آن هستیم که سه روز پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی نوزدهم بهمن‌ماه سال 57، افسران نیروی هوایی جزو اولین نهادهای شاهنشاهی بودند، که به‌صف انقلاب پیوسته و از رژیم گذشته ابراز انزجار کردند. اقدامی که شاپور بختیار را به مجلس سنا کشاند و وی تصاویر بیعت همافران با امام خمینی (ره) را دروغ و مونتاژ شده خواند!

این وابستگی و روحیه خود تحقیری از ابتدا در بدنه نیروهای نظامی شاهنشاهی رسوخ کرده بود و شکل‌گیری آن با وابستگی به قدرت‌های خارجی توأمان بوده است؛ به‌گونه‌ای که با وجود مدیریت آن توسط شخص رضاخان و هزینه کردن بخش زیادی از بودجه کشور برای شکل دادن یک ارتش کلاسیک و منظم، این نیروها نتوانستند در برابر ارتش متفقین سه روز بیشتر مقاومت کنند.

ارتش محمدرضا پهلوی هم وضعیت بهتری از گذشته نداشت؛ چراکه وابستگان نظامی به رژیم پهلوی صرفاً در سرکوب ملت ایران دست داشتند و یا در مأموریت‌های منطقه‌ای آمریکا و صهیونیست‌ها ایفای نقش می‌کردند. هیچ‌گاه کشورمان نتوانست از نتایج وجود چنین ارتش پرهزینه و مجهزی برخوردار شود. این ارتش در معادلات منطقه‌ای کمترین نقش را داشت و حتی شاه هم که احساس می‌کرد نمی‌تواند بر این ارتش تکیه کند، در برابر خواست بیگانگان و غربی‌ها احساس تنهایی می‌کرد. جدایی بحرین بهترین نمونه تاریخی بر حذف ارتش از معادلات سیاسی کشورمان است؛ این جدایی خسارت‌بار و درواقع عقب‌نشینی ایران از خلیج‌فارس، در حالی صورت گرفت که ایران ژاندارم منطقه شمرده می‌شد!

 پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نیروهای نظامی کشور صرفاً رزمی نبودند و با توان مهندسی، بزرگ‌ترین صنایع نظامی کشور را شکل داده‌اند. افزون بر این، آنان نه‌تنها هیچ وابستگی به قدرت‌های خارجی ندارند، بلکه با اضافه شدن قدرت مردمی، نیروی بسیج مستضعفان نیز، شکل گرفت؛ که بازوی مردمی نیروهای نظامی کشور محسوب شده و ظرفیت جنگ ترکیبی را برای کشور به وجود آورده است.

از سویی، نیروهای نظامی، امروز پشتوانه عظیم کشور در تحقق منافع منطقه‌ای کشور می‌باشند و در موازات تحرکات نظامی بیگانگان، منافع ملی کشور را در میدان تأمین می‌کنند. میدانی که اصولاً در پیش از انقلاب به‌جای قرار گرفتن در کنار دیپلماسی، فقط در داخل پادگان‌های کشور محصور بود و همان اندک مأموریت‌های خارجی هم با خواست و اراده غربی‌ها صورت می‌گرفت.

بی‌گمان تغییر ساختار نیروهای نظامی و کاربردی کردن آن‌، یکی از ثمرات پیروزی انقلاب اسلامی است، که اکنون به الگویی منطقه‌ای تبدیل‌شده است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 12 =
*****