احادیث مخالفت پیامبر با زنان پس از مشورت با آنها غیر از آنکه ضعف سند دارند، با اصول مسلم اسلام در نهی از مسخره کردن دیگران، هماهنگ نیستند. البته با برخی تحلیلها میتواند به عنوان مدح و ستایش بانوان قرار بگیرند.
افتخار شیعیان در طول زندگی قدم نهادن در مسیری است که اهل بیت علیهمالسلام برای آنان معین فرمودهاند. اما یکی از راههای دشمنان برای جدایی انداختن میان راه و روش اهل بیت و آنچه که شیعیان خود را به آن ملزم میدانند، آن است که پس از بررسی تمام منابع حدیثی شیعی، به صورت کاملا دستچین و با هدف تخریب اهل بیت در ذهن شیعیان، روایاتی را طرح و نقد کنند که گویا مضمون این روایات از نظر عقلی شایسته انتساب به اهل بیت را ندارد و شیعیان به دروغ چنین جملاتی را در قالب حدیث به ایشان نسبت میدهند. اما خوشبختانه خداوند بر مکر حیلهگران آگاهی دارد .
اهمیت مشاوره در سیره معصومان
اصل شورا و مشورت یکی از بزرگترین دستورات اجتماعی اسلام و دارای جایگاه با اهمیتی در سیره آلالله علیهمالسلام است و آن را چه در تاریخ و چه در آیات قرآن و احادیث فریقین میتوان به خوبی ردیابی کرد. مشورت یکی از اصول اصلی مدیریت و اداره امور جامعه به شمار میرود که در تحکیم روابط اجتماعی نقش بسزایی ایفا میکند. اسلام بر مشورت کردن در امور فردی، خانوادگی و اجتماعی تأکید فراوانی دارد و آن را در شمار فضائل اخلاقی قرار داده است، البته وجود سورهای در قرآن به نام «الشوری» نیز بر این نکته تاکید بیشتری میکند.
امر مهم و حیاتی مشورت، معیارها و شاخصههایی دارد که رعایت آنها آدمی را تا حدود بسیار زیادی در تصمیمگیریها از خطا و لغزش مصون میدارد و تلاش وی را در دفع ضرر و جلب منفعت و مصالح عمومی معمولا به نتیجه میرساند. از این رو کسی از مشورتجویی، نظرخواهی و بهرهگیری از دیدگاه، افکار و تجارب مشاوران متعهد و متخصص بینیاز نیست.[1]
مخالفت با زنان پس از مشاوره
روایتی در کتب حدیثی شیعه پیرامون مشاوره با زنان در امور جنگ و جهاد به این صورت نقل شده:
«مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَيْفٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ رَفَعَهُ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا أَرَادَ الْحَرْبَ دَعَا نِسَاءَهُ فَاسْتَشَارَهُنَّ ثُمَّ خَالَفَهُنَّ»؛[2] «هر گاه پیامبر میخواستند به جنگ بروند، همسرانش را دعوت میکرد تا با آنها مشورت کند و سپس با دیدگاه آنان مخالفت میکرد».
اشکال سندی
این روایت دارای دو ایراد مهم سندی میباشد؛ نخست آنکه به صورت «مرفوع» نقل میشود و سند آن متصل به معصوم نیست و ناقل روایت یعنی اسحاق بن عمار، به راویان پس از خود اشارهای نمیکند. دیگر آنکه اسحاق بن عمار این حدیث را به هیچ معصومی نسبت نمیدهد و بر خلاف اهل تسنن، آنچه که نزد شیعه حجت و معتبر میباشد، سخن معصوم است نه اصحاب و یاران معصوم. در این حدیث نیز اسحاق بن عمار خودش به صورت مستقیم در حال نسبت دادن یک رفتار به پیامبر است، از این رو احتمال خطا در نقل او بسیار وجود دارد.[3]
تحلیل منفی از روایت
با چشم پوشی از ضعف سند، نخستین قدم برای پذیرش هر روایت، سنجش آن با شاخصها و اصول مسلم و قطعی عقلی و شرعی است. اگر محتوای این روایت در حال توصیه به رفتاری است که به مردان در جامعه اجازه مسخره کردن بانوان را میدهد، بیشک چنین حکمی با نهی صریح قرآن از مسخره کردن[4] و احادیث بیشمار در این زمینه مخالفت دارد. پس حتی اگر این روایت مشکل سندی نداشت، به دلیل قطعی بودن مقام عصمت در اهل بیت علیهمالسلام و ناروا بودن انتساب چنین حکمی به ایشان، کنار گذاشته و مورد عمل قرار نمیگرفت.
تحلیل مثبت از روایت
میتوان این حدیث را چنین معنا کرد که سخن و راه صحیح و درست در برخی مسائل همچون جنگ و جهاد در خلاف دیدگاه زنان نهفته است، پس اگر یافتن نظر صحیح در چنین کارهایی برای مردان مشکل شد، با زنان مشاوره کرده و در صورتی که نظری دادند، خلاف آن درست میباشد.[5] میتوان چنین گفت که آدمی در برخی مسائل که در تخصص زنان نبوده و مردان نیز به بنبست رسیدهاند، به حقیقت نمیرسد، مگر پس از مشورت با زنان و عمل بر خلاف نظر آنها.[6]
این نکته نیز حایز اهمیت است که این روایت مربوط به چه زنانی و با چه ویژگیهایی بوده است و چه بسا اختصاص به زنان دوران پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله داشته است. به بیانی دیگر؛ ممکن است زنان دوران پیامبر دارای ویژگیهایی بودند که در مسائلی همچون جنگ و جهاد، نظری برخلاف صواب میدادند.
پس در واقع این حدیث ناظر به رفتار خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله به عنوان معصوم نیست، زیرا ایشان با اتصال به وحی الهی از هر چیزی آگاه میشدند و اگر به مشورت اقدام میکردند، برای ایجاد حس عزت نفس در مسلمانان بود.
پی نوشت
[1]. بررسی جایگاه مشورت با زنان در قرآن و روایات با تأکید بر تفاسیر مفسّران معاصر فریقین، نشریه مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی، شماره 11.
[2]. کلینی، محمد، الکافی، چهارم، دار الكتب الإسلامية، 1407، ج5، ص: 518.
[3]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، دوم، دار الكتب الإسلامية، 1404، ج20، ص: 335.
[4]. حجرات/11.
[5]. قبانچی، حسن، شرح رسالة الحقوق للإمام زين العابدين عليهالسلام، اول، مؤسسة الأعلمي، 1422، ج1، ص: 295-296.
[6]. بررسی احادیث مربوط به نهی مشاوره با زنان در متون حدیثی سنی و شیعی، نشریه بانوان شیعه، شماره 22.