فیلم آه سرد؛ نابلدی در لانگ شات

10:17 - 1401/11/30

آه سرد اولین فیلم بلند ناهید عزیزی صدیق در مقام کارگردانی است که در جشنواره فیلم فجر به پخش رسیده است. 

آه سرد

معرفی: آه سرد اولین فیلم بلند ناهید عزیزی صدیق در مقام کارگردانی است که در جشنواره فیلم فجر به پخش رسیده است. تهیه‌کنندگی این اثر بر عهده سید رضا محقق است ونگارش آن نیز بر عهده خود عزیزی صدیق بوده است. از بازیگران فیلم می‌توان به  ایمان صدیق و علی باقری اشاره کرد.

بررسی اثر:

جان فورد کارگردان اسطوره‌ای تاریخ سینما در یکی از مصاحبه‌های محدودش یک جمله شاهکار دارد که می‌گوید: «من به عنوان یک کارگردان و یک تماشاگر، فیلم‌های ساده، مستقیم و صریح را دوست دارم. هیچ چیز من را بیشتر از اسنوبیسم، اطوار، خودنمایی فنی… و مهم‌تر از همه روشن‌فکری منزجر نمی‌کند.»

فیلم سینمایی "آه سرد" دقیقا مصداقی از چیزهایی است که یکی از ماندگارترین کارگردانان تاریخ سینما از آن‌ها متنفر است. "آه سرد" یک فیلم کوتاه 6 دقیقه‌ای است که کش آمده‌ و نه عمقی می‌توان در آن پیدا کرد و نه طمانینه‌ای که فیلمساز ادعای آن را کرده است. بعد از 60 دقیقه دیدن نماهای تکراری از دو نفر اصلی فیلم، برف، سیگار و ماشین بالاخره رابطه این دو نفر را می‌فهمیم. چرا؟
چون اساسا فیلم‌نامه عریان و خالی از محتوی و درام است و فیلمساز مجبور است همین اطلاعات ابتدائی را نیز بعد از یک ساعت به مخاطب نشان دهد تا بتواند دوباره به جاده و برف بزند و همان پلان‌های تکراری را به ما نشان دهد.

فیلمساز در مصاحبه‌ای گفته است: « معتقدم همیشه این مرز بندی وجود دارد؛ سینمای هنری، سینمای گیشه، سینمای مردمی و سینمای تجربی. آن چه در سال های اخیر می‌بینیم این است که خیلی اوقات فیلم‌هایی که انتظاراستقبال از آن‌ها نمی‌رود، مورد توجه قرار می‌گیرند.  همچنین در سالهای اخیر می بینم مخاطبان جنبه سرگرم کنندگی برای شان کم اهمیت‌تر نسبت به گذشته شده و خیلی اوقات فیلم‌های هنر و تجربه با اقبال مخاطب روبرو می شود. معتقدم "آه سرد" در ارتباط گرفتن با مخاطب عادی خود ناتوان نباشد. فیلم  قابلیت‌هایی دارد که با مخاطبان غیر‌تخصصی هم ارتباط برقرار کند.»
مشتاقم بدانم فیلمساز فیلم خود را در کدام یک از دسته بندی متوهمانه خویش درباره سینما جای می‌دهد؟ طبق همین صحبت‌ها "آه سرد" قطعا جزء سینمای مردمی و گیشه‌ای نیست. پس می‌ماند سینمای هنری و تجربی، اینکه تعریف فیلمساز از سینمای هنری و تجربی چیست را نمی‌دانم اما طبق تعریف مرسوم این روزها از سینمای تجربی، آیا این فیلم تجربه‌ای نو و جدید است؟ چه چیزی را به سینمای ایران اضافه کرده است؟ لانگ شات‌ها در برف جدید است یا سیگار کشیدن‌های متعدد؟ دقیقا چه آورده‌ی جدیدی برای سینمای ایران داشته است؟
بُعد هنری فیلم کجاست؟ اینکه فیلم‌ساز مبتدی ما برای نشان دادن درونیات مدام دروبین را پشت سر علی باقری می‌برد و نمای سیگار کشیدن به ما می‌دهد شد هنر و تجربه؟

نکته پایانی

 در بررسی فیلم‌های دیگر نیز به این نکته اشاره کردم  که چرا در بسیاری از فیلم‌های سینمای ایران با خانواده‌های فروپاشیده مواجه هستیم؟
و البته این نمایش فروپاشی نه تنها در راستای آسیب شناسی و حل  این بحران (اگر قائل به بحران در مسئله خانواده باشیم) نیست که صرفا یک سوژه برای ساخت فیلم‌های جشنواره‌ای است.
در همین فیلم "آه سرد" که فیلمساز از آن به عنوان یک هشدار در مورد خشونت در خانواده نام برده، چه آسیب شناسی و هشداری وجود دارد؟ آیا مخاطب بعد از دیدن (اگر تا انتها با فیلم همراه باشد) این فیلم چیزی از بحران خانوادگی و خشونت و تاثیرات مخرب آن در فرزند متوجه می‌شود؟
تاکید ویژه فیلمسازان ایرانی بر روی سیگار نیز مورد عجیبی است که در سالیان اخیر در این سینما دیده می‌شود. جایی که مشخص می‌شود تنها راهی که این فیلم سازان برای نمایش اندوه بلد هستند این است که یک سیگار به دست کاراکترها بدهند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****