انسان به امید اینکه تلاش او سودمند است، فعالیت میکند و چنانچه امید نداشته باشد، دست به هیچ اقدامی نمیزند.

انسانها در زندگی روزمره به سه گروه تقسیم میشوند:
1. افرادی که غرق در وقایع و اتفاقات گذشتهاند: غالباً این گروه از اینکه فرصتهای گذشته را از دست دادهاند و نتوانستهاند بهخوبی از آنها بهره بگیرند، ناراحتند؛
2. افرادی که غرق در آیندهاند: این افراد گاه مضطرب از وقایعی هستند که ممکن است در آینده به وقوع بپیوندد و گاه صرفاً امیدوار به رویدادهای مثبتی که در آینده قرار است برایشان رخ دهد؛
3. افرادی که در زمان حال زندگی میکنند: این افراد نیز دو دستهاند: برخی اگرچه تلاش و حرکت خود را انجام میدهند، اما امید قطعی به آینده و نتایج روشن ندارند؛ برخی دیگر، ضمن اینکه فعالیتهای خود را انجام میدهند، نسبت به آینده و رسیدن به نتایج، کاملاً امیدوارند.
همه گروهها، به غیر از گروه آخر، در زندگی خود دچار مشکل میشوند و گاهی حتی دچار اختلالات شخصیتی نیز میگردند.
همانطور که ناامیدی، افراد را از کار و تلاش باز میدارد، امیدواری، روحیه تلاش و جنبوجوش را در انسانها رشد میدهد. اگر مادر شبها بیدار میشود و به نوزادش شیر میدهد، چون به آینده فرزندش امید قطعی دارد. اگر کشاورز ماهها، شبانهروز تلاش میکند، چون به برداشت محصول و به ثمر رسیدن محصولاتش امیدوار است.
قرآن کریم دو مؤلفه امید و تلاش را به یکدیگر گره زده، امیدی را حقیقی میداند که به تلاش و عمل صالح منجر شود. ازاینرو میفرماید: «فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»؛[1] «آنان که به فضل و رحمت و بهشت خدا امیدوارهستند باید تلاش کنند و عمل صالح انجام دهند».
نظام آفرینش و بقا نیز بر اساس تلاش و کوشش طراحی شده است. اگر موجودات بخواهند حیات و بقا داشته باشند باید مدام در حال تلاش و کوشش باشند. هر زمان که توقف و ایستایی بر موجودات حاکم شود، بهطور طبیعی از عالم وجود حذف خواهند شد. انسان نیز از این قانون مستثنا نیست. اگر امید به آینده در او شکل بگیرد اما حرکت و تلاشی نداشته باشد، علاوه بر اینکه به نتیجه نخواهد رسید، زودتر از موعد مقرر از عالم وجود حذف خواهد شد.
بهواسطه امید و تلاش انسانها، علاوه بر اینکه بقا در عالم وجود تثبیت میشود، نشاط و شادابی نیز در آنها به وجود میآید. اگر انسانها دائماً تمام نیازهایشان بدون زحمت فراهم میگردید، لذت زندگی از آنها گرفته میشد؛ همانطور که امام صادق علیهالسلام به مفضل میفرماید:
«اگر تمام نيازهاى انسان آماده و كافى بود، براى او زندگى، هيچ مزه و لذتى نداشت و گوارا نمیشد؛ همانطور که اگر كسى چند روزى مهمان باشد و میزبان غذا، نوشيدنى و نيازهای دیگر را برطرف كند، او از بيكارى آزرده مىشود و با خودش کلنجار میرود كه بايد به كارى مشغول گردد. حال اگر انسان در تمام عمر براى تحصيل مايحتاج خود به هيچ تلاش و حركتى نياز نداشت، زندگی دشوارتر و ناگوارتر مىشد. پس حكمت و تدبیر در اين است كه نيازهاى انسان با حركت و تلاش به دست آيند تا از سويى بيكارى، او را در هلاک نیندازد و از سوى ديگر در پى چيزى نباشد كه به او نمىرسد و يا اگر برسد به سود او نباشد».[2]
درمجموع هر فردی اگر بخواهد امید خود را ارزیابی کند که تا چه میزان، واقعی و حقیقی است، باید به اعمال و رفتار خود مراجعه کند. هر میزان جویندگی و تلاش در او بیشتر باشد، امید او واقعیتر خواهد بود و به نتیجه مطلوب نیز نزدیکتر خواهد شد.
پینوشت:
[1]. کهف: 110.
[2]. توحید مفضل.