قبل یا بعد از رفتن، مسئله کدام است؟!

13:58 - 1401/11/30

فیلم بعد از رفتن بلا تکلیف، باعدم شخصیت پردازی درست و فقدان انگیزه و هدف در شخصیت اصلی داستان. فیلم هم شخصیت اصلی را سردرگم کرده و هم مخاطب را و هیچکدام نمی دانند برای چه چیزی، می‌گذرانند.

 جدایی شخصیت اول فیلم بعد از رفتن که معلوم نیست برای چه حاصل شده و در پایان نیز مشخص نمی‌شود که سرنوشت آنان، به چه سمتی می‌رود. بازی بد نقش اول سردرگمی و پنهان بودن شخصیت مقابل وی، این سردرگمی را عمیق‌تر می‌کند.

تنها نکته حائز اهمیت مثبت در فیلم بعد از رفتن قاب بندی درست و فیلمبرداری مناسب است که بیشتر بدرد مستند سازی‌هایی با موضوع طبیعت گردی می‌خورد. چیزی که در فیلم به نسبت درست درآمده، رابطه بین پدر و پسر است؛ خراب بودن رابطه بین پدر و پسر، ترس از مواجهه پسر با پدر بعد از مسافرت به تهران چالش بین آن دو در حین ناهار خوردن و جر و بحثی که با یکدیگر داشتند، روابط بین آن دو را برای مخاطب قابل فهم کرد.

غیر از این رابطه، روابط شخصیت اصلی با خواهرش، برادرش، پسرش و با طرف مقابلش، اصلا مشخص نیست. حفره‌های زیادی درون فیلمنامه وجود دارد که شاید اگر بخش‌هایی از فیلم را تعدیل و حذف کرد، مخاطب با یک اثر 15دقیقه‌ای مرتب، این سردرگمی را در سالن سینما تجربه نمی‌کرد.

بگذریم از اینکه مشکل اصلی فیلمنامه شخصیت پردازی درست است، نه صرفاً حذف یا اضافه کردن پلان‌ها و سکانس‌ها. فیلم‌های حاضر در جشنواره می‌بایست حداقل‌ها را نیز جهت احترام به مخاطب رعایت کنند. هرچند که، جشنواره امسال از لحاظ کیفی نسبت به جشنواره سال گذشته در درجه بالاتری است، اما حتی یک فیلم هم با درجه پایین کیفیت نبایستی برای شرکت در جشنواره، قابل قبول باشد.

مصرف مواد مخدر در گذشته شخص اول فیلم هیچ مابه ازایی در حال او ندارد؛ در این گونه مواقع مخاطب منتظر این است تا نشانه‌ای از این مسئله را در حال این فرد ببیند، که این موضوع در هیچ کجای بازی شخصیت اصلی داستان (صابر ابر) دیده نمی‌شود و صرفاً در دیالوگی کوتاه با ساقی قبلی بسنده می‌شود!

 ارتباط همسر او با مردان دیگر، فرار او از همسرش بادیدن او پس از 5 سال، سرزدن مجدد زن پس از یک روز و عذرخواهی از او و مجدداً رفتن زن برای همیشه و سرنوشت نا معین آنان، برای مخاطب هیچ وقت باز نمی‌شود. تمامی این موارد نقاط اصلی و کلیدی باز نشده برای مخاطب است. پایان بندی فیلم نیز ماجرای غم انگیزتر این فیلم است.

 در پایان فیلم بعد از رفتن می‌بینیم، مخاطبین منتظر باز شدن گره‌های نهایی و یا اصطلاحاً نقطه اوج پایانی فیلم هستند، که با کوتاه ماندن و یا ناقص ماندن این مسئله، فیلم دچار یک بحران جدی در نگاه مخاطبین خواهد شد؛ چیزی که در دو سه تا از فیلم‌های این جشنواره نیز به چشم می‌خورد. باید دید تا چه وقت باید شاهد این چنین ادا اطوارهای روشنفکرمآبانه در فیلم‌ها بود.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 4 =
*****