فیلم سینمایی "آه سرد" به کارگردانی ناهید عزیزی صدیق، از فیلمها متوسط جشنواره امسال محسوب میشود.
داستان فیلم آه سرد به شدت ریتم کندی دارد و تصاویر زیبایی در شرایط سخت سرما، برف و کولاک به نمایش درآورده است.
به دلیل ریتم کندی که فیلم آه سرد دارد مخاطب را دچار خستگی میکند و کارشناسان عرصه سینما میگویند، در جای که ریتم فیلم کند است، میتوان با تکنیک بالا بردن تمپو، جلوی خستگی تماشاگر را گرفت، ولی ما شاهد هستیم که کارگردان فیلم از این تکنیک استفاده صحیحی نکرده است.
از اتفاقاتی که در فیلم آه سرد خیلی مشهود است، حضور آدمهای بیجهانی است که موقعیت مکانی و زمانی آنها برای ما مشخص نیست و موقعیت روستایی که فیلم در آن نمایش داده میشود، مشخص نیست.
البته که باید بگوییم نمادهایی وجود دارد که متوجه شویم این افراد، از کدامیک از اقوام ایرانی هستند، با توجه به روستای محل زندگی آنها که در منطقهای کوهستانی قرار دارد و غیرتمندی این افراد می توان پیبرد که از قوم کرد هستند، ولی گفتوگوی آنها به زبان فارسی است که این احتمال را بعید میکند و در انتها مخاطب متوجه نمیشود که تمام صحنههای فیلم در کجا اتفاق افتاده است.
داستان فیلم، قتل ناموسی است که پدر به خاطر مسائل ناموسی، مادر پسرش را کشته و اهالی روستا برای آزادی پدر جشن گرفتهاند.
در صحنه ای از فیلم پسر در خیال خودش به پدرش میگوید: مردم تو را قهرمان خواندند ولی من و پدربزرگ و مادربزرگ را زجر دادی.
این سؤال پیش می آید که مطرح کردن این موضوع در زمان ما چقدر اهمیت داشته که کارگردان به آن پرداخته است و چرا جامعهای را باید نشان بدهیم که قاتل را برای قتل ناموسی قهرمان نشان میدهند؟
در بحث کارگردانی، نمایش نماهای تکراری از طبیعت بکر با وجود زیبایی که دارد، نشان دهنده عدم خلاقیت است.
شعار زدگی از دیگر اشکالات فیلم است، دیالوگهای ته این جاده به هیچکجا میرسد، فقط راه گم کردهها به اینجا می آیند، سربازها را وقتی به جنگ میفرستند ابتدا ذهنشان را عوض میکنند متعلق به مردم درون فیلم و بیرون از فیلم نیست، بلکه شعارهایی است که فقط از دهان نویسنده و کارگردان بیرون آمده است.
قصه این فیلم را میتوان در یک فیلم کوتاه بیست دقیقهای روایت کرد و نیازی به ساخت فیلم سینمایی درباره آن نبود.