در آغوش خانواده

19:08 - 1401/12/02

"در آغوش درخت" از بهترینهای حاضر در جشنواره چهل و یکم به حساب می آید؛ این موضوع را می‌توانیم در پرداخت مناسب و فیلمنامه درخشان آن جستجو کنیم. روایت فیلم با بروز یک مشکل خانوادگی و نشان دادن شکاف بین اعضای خانواده به مخاطب نمایش داده می‌شود.

یک شوک به مخاطب در ابتدای فیلم باعث می‌شود بیشتر حواس خود را جمع کنند تا از مشکل این خانواده سر در بیاورد؛ آرام آرام در جریان قرار می‌گیرد و با شخصیت اصلی همزادپنداری می‌کند. ترس از دوری، باعث ایجاد شکاف خانوادگی و رسیدن به مرز طلاق در خانواده می‌شود؛ تا اینکه جداسازی کودکان موضوع را جدی تر می کند.

 یک خانواده در حال از هم فروپاشیدن است و افرادی که نمی‌خواهند این اتفاق رقم بخورد. تمامی اینها، جذابیت‌های واقعی، ملموس و به شدت اجتماعی است. با نگاهی گذرا به پرونده‌های موجود در دادگاه خانواده متوجه می‌شویم موضوع طلاق جزو تاپ‌ترین مشکلات جامعه است که بدون جذابیت‌های سینمایی هم برای مخاطب دارای کشش و گرایش می‌باشد.

 فیلم به مخاطب خود ابلاغ می‌کند که در این دنیا هیچ چیز مانند خانواده مهم نیست و بهتر است برای حفظ این اصل عمومی، مشکلات فرعی را کنار زده و بنیان خانواده را حفظ کند.

شخصیت زن فیلم دچار مشکلی می‌شود که نمی‌تواند آن را با مرد خود هم در میان بگذارد و همین موضوع باعث ایجاد شکافی بین شان می‌شود که آنان را تا مرز طلاق نیز همراه می‌کند.

 عشق به فرزندان اما کاری می‌کند تا با حل مشکلات، آرامش به کانون خانواده بازگردد. روایت سینمایی جذاب در این بین، مخاطب را متقاعد می‌کند که این مشکل را حل کنند، و برای کنار هم بودن تمامی تلاش خود را معطوف کنند؛ اگر پیام این فیلم هم این جمله باشد کارگردان اثر گذاری خود را صورت داده است.

دوری از شعار دادن، عدم استفاده از کلمات ثقیل، داستان گویی صحیح، زمینی شدنِ نوشته‌های فیلمنامه با شخصیت سازی درست، همه و همه باعث شد تا این فیلم یک اثر موفق و کاملاً ملموس برای مخاطب به نظر بیاید.

 بازی درخشان شخصیت اصلی زن فیلم و باورپذیری شخصیت او به مخاطب، کمک شایانی در همزاد‌پنداری و پذیرش مشکلات او می‌کند؛ در پایان نیز با او همراهی می‌کند و پس از حل مشکل، این حس را در خود می‌پرورانند تا بتوانند برای جلوگیری از فروپاشی خانواده تمامی تلاش خود را مبذول دارند.

 فیلم به جای اینکه صرفاً صحبت‌های روشنفکری کند، سعی کرد، تمامی مشکلات زن و مرد قبل از طلاق را به شکل کاملاً ملموس، تبدیل به داستان کند؛ اگر قرار است تغییری در رویکرد و منش افراد رخ دهد و متحول شوند، در قالب قصه و شخصیت پردازی درست این اتفاق افتاده، نه اینکه صرفاً دیالوگ‌هایی دهن پر کن که در بسیاری از فیلم های روشنفکرمآبانه می‌بینیم، در فیلم قرار دهند، که هیچ گونه ارتباطی هم با مخاطب برقرار نمی‌کند.

 کانونی قرار گرفتن خانواده پس از مشکلات فراوان و آرام گرفتن اعضا کنار یکدیگر، یک پیام را برای مخاطب به ارمغان می آورد و آن "اهمیت دادند به خانواده، به عنوان کانون اصلی جامعه است".

 به وضوح می‌توان رضایت را در نگاه مخاطب، پس از پایان فیلم دید و این غایت اصلی فیلم‌هایی است که به نمایش در می‌آید. رضایت مخاطب.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 4 =
*****