کسی که حیثیت حاکمیت پدر و پدربزرگش در ایرانِ قبل از انقلاب، پایهای جز دیکتاتوری و ظلم به مردم نبوده ، در حال حاضر به عنوان نمایندهی مردم ایران، به نشست امنیتی مونیخ دعوت شده و درمقام تظلمخواهی از مردم ایران برآمده است.
تابحال مسالهی مدیریت فضای سیاسی و اقتصادی جهان از ناحیهی غرب و آمریکا کمتر مورد تصریح مسئولین این کشورها قرار میگرفت، و عموماً به عنوان یک برداشت آزاد از ناحیهی کارشناسان و مردم عادی مطرح میشد .
امروز اما، به صورت واضح و بیپرده، این تحلیل و برداشتها تبدیل به محتوایی صریح شده، که از زبان مسئولین رسمی برخی از کشورهای اروپایی صادر میشود. جوزف بورل در یکی از سخنرانیهای خود در همین زمینه به صورتی کاملاً علنی، نطقی را ایراد کرد، که در آن اروپا را باغی در میان جنگل دنیای اطرف آن توصیف کرد. کنایه از این که جغرافیای خارج از مرزهای اروپا جنگل است و اروپاییها حیثیتی شریف تر از آنان داشته و حاکم بر این جنگل هستند.[1]
اثرات این شکل از اندیشه قیم مآبانه بر جهان، بر اساس آن کنشهای سیاسی و حتی نظامی در سراسرجهان است؛ و دخالت خود در مسائل مختلف کشورها را نیز بر اساس همین تفکر و رویه توجیه میکنند. این حالت از مواجهه غرب با دیگرکشورها در مورد ایران نیز اتفاق افتاده، و جامعه به اصطلاح بین المللی بارها برای ایران تصمیمهای یک جانبه گرفته و در قالب سیاستهای مستکبرانه، ایران را متهم به مسائل عدیدهای کردهاند.
اخیراً، برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ در آلمان، که به صورتی عجیب، و در قالبی بسیار مضحک و مفتضحانه، نگرانیهای امنیتی را در خصوص ایران مطرح کرده و برای بررسی این موارد، از افرادی دعوت شده، که هیچ سنخیتی با ایران و ایرانی نداشته و ندارند. حضور شخصی مثل رضا پهلوی در این نشست، به درستی اعتبار و رسمیت این جلسه را نشان میدهد.[2]
کسی که حیثیت حاکمیت پدر و پدربزرگش در ایرانِ قبل از انقلاب، پایهای جز دیکتاتوری و ظلم به مردم نبوده، در حال حاضر به عنوان نمایندهی مردم ایران به این نشست دعوت شده است؛ و درمقام تظلمخواهی برآمده است. در اعتبار این گونه نشستها همین بس که برخلاف تمام قواعد حقوق بینالملل، هیچ یک از اعضا و مسئولین رسمی جمهوری اسلامی ایران دعوت نشدند و در عین حال یکی از موضوعات مهم این نشست ایران اسلامی بوده است.
تمام این دست و پازدنهای غرب در قالب این نوع از نشستها، همزمان حاکی از دو مساله است. یکی اینکه، ایران اسلامی به عنوان یک قدرت بلامنازع در منطقه و جهان رخ نموده است و غرب در مقام مبارزه با ایران قدرتمند، ناچار است تا به این شکل از رفتارها مواجهه کند؛ و یکی دیگر این که عناصر ضدانقلاب و اصطلاحاً اپوزسیون ایرانی مقیم خارج از کشور، به عنوان ابزاری در دست قدرتهای غربی در زمین بازی آنها به کارگرفته شدهاند و درعین حالی که تکاپوی آنها، برای رسیدن به هدف موهومشان، نتیجهای در پی نخواهد داشت؛ اما همین شکل از سرگردانی مستمر، تقاضای اصلی غربیها، برای بازی گرفتن از آنها میباشد.
پی نوشت:
1. همشهری آنلاین، hamshahrionline.ir/x84NX
2. ایرنا، https://irna.ir/xjLNmS