امید در سایه توکل و انتظار در سایه امید

18:49 - 1401/12/06

مؤمن حقیقی همواره توکل به خدا دارد و با این توکل و امید برخواسته از آن روزگار غیبت را به سر می‌برد، تا عصر ظهور را درک کند.

مؤمن همواره به خدا توکل می‌کند، به این دلیل که اعتماد به خدا محکم‌ترین تکیه‌گاهی است که بدیل و جایگزین ندارد. توکل، امید را در دل می‌رویاند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در رابطه با توکل به خداوند می‌فرمایند: «اَلتَّوَكُلُّ عَلَى اللّه نَجاةً مِنْ كُلِّ سوءٍ وَحِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوٍّ»؛[1] «توكل بر خداوند، مایه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است».

وقتی انسان مؤمن به خدا توکل کرد از سردی و گرمی روزگار گلایه نمی‌کند. توکل کردن به خداوند باعث می‌شود با امید کامل در مسیر زندگی گام بر‌داریم و نسبت به آینده امیدوار‌ باشیم. انسان در سایه اعتمادش به خدا همواره راضی به قضا و قدر الهی است و می‌داند هر امری که برایش رقم می‌خورد به صلاح اوست؛ چون با توکل بر خدا این کار را انجام داده است .

سنت الهی اینگونه است که هر گاه دری را در مقابل بنده‌اش ببندد، قطعا درِ دیگری را پیش روی او قرار می‌دهد؛ امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «ما سَدَّ اللّهُ عزّوجلّ عَلى مُؤمِنٍ بابَ رِزقٍ، إلّا فَتَحَ اللّهُ لَهُ ما هُوَ خَيرٌ مِنهُ»؛[2] «خداوند عزّوجلّ هيچ درى از روزى را بر مؤمن نمى‌بندد، جز این‌که بهتر از آن را براى او می‌گشاید».

مؤمنین در زمان غیبت حضرت حجت علیه‌السلام نیز امید خود را از دست نمی‌دهند و با طولانی شدن امر غیبت دچار سردرگمی نشده و در مسیر هدایتی خود باقی هستند؛ چون به خدا اعتماد کرده‌اند. مؤمنین می‌دانند آخر این مسیر ظهور است؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «به سبب غيبت مهدی علیه‌السلام سردرگمی به وجود می‌آید، گروهی گمراه می‌شوند و گروهی ديگر بر هدايت می‌مانند».[3]

در نتیجه مؤمن در عصر غیبت همواره به خدا توکل کرده و امیدش را به او بسته و در مسیر هدایتی خود قدم برمی‌دارد. مؤمن نسبت به ظهور حضرت ناامید نمی‌شود و همواره در انتظار به سر برده و امید دارد که روزی این امر به حقیقت خواهد پیوست.

روایات نیز بر این امر اشاره دارند، انسان اگر به امر امامت حضرت یقین داشته باشد و به اوامر الهی توکل و اعتماد کند، با طولانی شدن عصر غیبت ناامید نشده و همواره منتظر است. طولانی شدن غیبت نیز ضرری به مؤمن نمی‌زند؛ امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «اِعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَ لَمْ يَضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ»؛[4] «امامت را بشناس، زيرا هر گاه امامت را شناختي تقدم يا تاخر اين امر زيانت ندهد». زیان‌کار کسی است که امامش را به‌خوبی نشناخته و با یک شبهه کوچک و طولانی شدن امر غیبت دچار شک و ناامیدی می‌شود.

پی‌نوشت:
[1]. علامه مجلسی، بحارالانوار، دار الاحیاء، ج78، ص79.
[2]. همان، ج72، ص52.
[3]. همان، ج۵١، ص١١٨.
[4]. شیخ کلینی، الکافی، دارالهجره، ج1، ص371.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 2 =
*****