امید نقطه حرکت زندگی است، زندگی که به ظاهر یکنواخت و خستهکننده است، اما چون امید هست، تکرار در زندگی معنا ندارد چراکه در جنس ناب امید، توقف و ایستایی جایی ندارد.
زندگی همانند سنگ آسیابی است که باید آن را به گردش در آورد، برای کوبیدن وضع موجود و ساختن حالتی تازه و نو که در آن جوشوخروش و شور و شیفتگی وجود دارد؛ همانند آسیابی سنگی که در گذشته، حیوانی آن را به گردش در میآورد؛ اما او که درکی از ماهیت و چگونگی کار سنگ آسیاب ندارد و نمیداند که گردیدن او سنگی را به حرکت در آورده و گندم را به آرد تبدیل میکند، کار خود را بیحاصل دانسته و زود خسته میشود، خسته از تکرار بیحاصل، ازاینروی چشمانش را میبستند تا از دور زدنهای خود خسته و افسرده نشود و بیهودگی وی را از پای در نیاورد، آن حیوان آسیاب با بسته شدن چشمانش احساس میکرد که جنبش او سودمند و سازنده بوده و سر به راهی طول و دراز دارد. او را با تاریکی چشمانش فریب میدادند تا این خیال خوش را داشته باشد که راه او تکراری و یکنواخت نیست!
اما در آسیاب زندگی، چشمان آدمی را نمیتوان بست چراکه اگر چشم سر را از او بگیرند او چشم فکر و اندیشه دارد کافی است که این انسان بداند گردش او از جنس تکرار نیست و هر بار گردیدن او نتیجهای دارد، هر صبح او میتواند روزی متفاوت با دیروز را رقم بزند. چرخ زندگی که او به گردش در میآورد صبح و شبهایش دمیدن روح حیات تازهای است، نباید گمان کرد که زندگی یعنی روزمرگی، اینگونه نگریستن به زندگی مرگ امید است، روزمرگی واقعیت بیرونی ندارد بلکه زائیده ذهن ماست، هر لحظه با لحظه قبل کاملاً متفاوت است پس انسان که در لحظهها زندگی میکند میتواند متفاوت باشد...
ازاینروی باید چشمها را گشود و جور دیگری نگریست! باید با چشمان امروز، امروز را دید نه دیروز را، اینگونه است که چشم تازه بین، دل را امید میدهد. امید است که انسان را از زندان یکنواختی میرهاند و جان خسته او را همچون زمین خسته، باران حیات میدهد!
امید، زندگانی میدهد! امید راه را صفا میدهد امید گوهری است که صدف گرفتار در ژرفا دریا را ارزش میدهد تا آنجا که صیادها برای به دست آوردن آن دل به دریای مواج میدهند!
آری فرشته امید، دمیدن را هر صبحگاه ندا میدهد تا خفتگان در شب را نوید بامداد امید دهد تا برای زندگی بیدار شوند و روز دیگری را با امیدی که از جنس تکرار نیست آغاز کنند امید بهروزی که از جنس هیچ روز دیگری نیست و در آن جهان دیگر تکرار نخواهد شد و سرانجام جهان جانفزا، رسیدن به آفتاب شرعی جهان خواهد بود، روزی که آفتاب بر میانه جهان است...
به امید ظهور...