وجود نورانی امام عصر عجلالله فرجهالشریف مایه امیدواری و نجات بشریت از هلاکت است.
تفکر در مسئله امامت امیدآفرین بوده و این نعمت امامت برکاتی برای اهل زمین دارد که تمام بشریت را وامدار خودکرده است. این نعمت در همه زمانها پایدار بوده، در زمان غیبت نیز امام زمان حجت خدا بر اهل زمین است. به برکت وجود امام عصر عجلاللهتعالیفرجه، شیعه بعد از امام عسکری علیهالسلام همواره امید به آینده داشته و وجود حضرت نشانهای برای اطمینان قلب آنها است.
امام حسن عسکری علیهالسلام در این راستا به احمدبناسحاق میفرماید: «اى احمدبناسحاق! خداوند متعال از زمان آدم عليهالسلام تاكنون، زمين را خالى از حجّت ننموده و در آينده نيز تا قيامت، خالى از حجّت خدا بر مردم نخواهد بود، بهوسیلۀ او، بلا از زمين، دفع مىگردد و به خاطر او، باران مىبارد و بركتهاى زمين، بروز مىكنند» .
شیعیان روایتهای متعددی از رسول خدا و ائمه علیهمالسلام شنیده بودند، که فرزند امام عسکری دوازدهمین امام بوده و دارای غیبتی هست، از طرفی دیگر فرزندی از حضرت عسکری علیهالسلام ندیده بودند و ازاینجهت نگران بودند و در دیدارهای مختلف سراغ امام بعدی را میگرفتند. ازاینرو این نگرانی را در احوال احمدبناسحاق در ذیل روایت مذکور مشاهده میکنیم.
در ادامه احمدبناسحاق نقل میکند، عرض كردم: «اى پسر رسول خدا! امام و خليفۀ بعد از تو كيست؟» آن حضرت برخاست و وارد اتاق شد، سپس خارج شد درحالیکه كودكى بر روى دوشش بود، كودكى كه صورتش همانند ماه شب چهارده، مىدرخشيد، در حدود سه سال داشت.
امام حسن عسكرى عليهالسلام به من فرمود: «اى احمدبناسحاق! اگر در پيشگاه خدا و حجّتهای خدا ارجمند نبودى، اين پسرم را به تو نشان نمىدادم، اين پسر، همنام رسول خدا صلیاللّهعليهوآله و هم كنيۀ آن حضرت است، كه سراسر زمين را همانگونه كه پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد مىكند. اى احمدبناسحاق! مثل او در اين امّت، مانند مثل خضر و همچنين مانند ذوالقرنين است، سوگند به خدا، او آنچنان ازنظرها غايب گردد كه در عصر غيبتش، از هلاكت نجات نيابد، مگر كسى كه خداوند او را بر قول به امامت او، ثابتقدم نمايد و به او توفيق دعا براى فرج آن حضرت را بدهد».
حضرت در این روایت بهروشنی بیان میفرماید: امامت، رمز پیروزی است و در دوران غیبت کسانی سعادتمند هستند که خدا به آنها توفیق ثابتقدم ماندن در این مسیر را بدهد؛ یعنی تنها مسیر نجات، امید به مسئله امامت و ظهور است.
در ادامه روایت احمدبناسحاق مىگويد: به امام حسن عسکری علیهالسلام عرض كردم: «آيا نشانهاى در اين مورد هست كه قلبم را سرشار از اطمينان كند؟»
هماندم آن كودک(ارواحنالهالفداء) حدود سهساله با زبان عربى شيوا فرمود: «أَنَا بَقِيَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ وَ لاَ تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ»؛ «من آخرین ذخیره الهی در زمينش هستم و انتقامگيرنده از دشمنان خدا مىباشم، پس از ديدن اين اعجاز ديگر نشانه طلب نکن».[1]
حضرت در این روایت نشانهای برای اطمینان قلب احمدبناسحاق بیان میکنند، که این نشانه «بقيّة اللّه بودن و انتقام از دشمنان خدا» بهگونهای اطمینان قلب و امید در دل انسان ایجاد میکند که نیازی به نشانه دیگری نیست. این نشانه مایه امیدواری بوده و امید را در دل هر شخصی زنده میکند.
پینوشت:
[1]. العروسی الحويزی، الشيخ عبد علی، نورالثقلین، اسماعیلیان، ج2، ص392.