انسان ها ممکن هست در زندگانی خود کارهای خطایی از آنها سر بزند. شاید گاهی اوقات از بعضی اصول غفلت کنند و کاری که نباید را انجام دهند، اصلا ریشه نام انسان از فراموشکاری آمده است. اینجاست که تذکر و یادآوری اصول توسط نفس لوامه فرد و هم توسط دیگران باید خود را نشان دهد. آنهایی که کمی وسعت دید بالاتر و بهتری دارند همیشه چراغ هدایت دیگران بودهاند .
یقینا در عصر ما هم که مشکلات و گرفتاریها از سر و کول آدم بالا میرود، شاید بسیاری از افراد امیدی به حل مشکلاتشان نداشته باشند؛ اما شاید این افراد با یادآوری یک موضوع امید به زندگیشان برگردد. اصلا یک سؤال؛ کدام کلید است که شاهکلید امیدواریهاست؟
بگذارید سؤالم را بهگونهای دیگر بپرسم؛ شاید یک انسان بدهکار با دیدن یک خیر امیدوار به ادای دین خود شود. شاید یک مستأجر با پایین آمدن قیمت خانه و امکان خرید منزل برای خود، امیدوار شود. و کلی شایدهای دیگر! اما همه این امیدواریها شاید در مشکلات بعدی وجود نداشته باشند. شاید امید به اینها محدود باشد. اما تا حالا کسی از خود پرسیده است که می شود یک امیدی را به انتظار کشید که رمز امیدواری ابدی انسان باشد؟ انسان با آن امید، همه ناامیدواریها را به فراموشی بسپارد؟
در جواب باید گفت خداوند محال است در این دنیای پر از مشکلات چنین کلید طلایی را برای بندگان خود پیشبینی نکرده نباشد؛ دور از حکمت و لطف خداست که بشر را در بین مشکلات تنها بگذارد.
حال آن کلید چیست؟ در یک کلام، امام زمان (عج) است؛ سرچشمه همه امیدها ایشان است. بعد از توکل به خدا، توسل به وجود مبارک ایشان کلید حل مسائل، صبر و امیدواری ماست. نمیشود امیدی را برای بشر تصور کرد که امام زمان منبع آن نباشد. آنهم نه تنها شیعیان، بلکه همه ادیان و مذاهب می توانند به او امیدوار باشند.
امید، همان تلالؤ تابش مهر و عطوفت خداوند بر انسانهاست که به واسطه وجود مبارک مهدی موعود برای انسانها بشارت و سرزندهگی را به ارمغان میآورد و قلب ما را مالامال از عشق او پر می کند و ما را آماده و امیدوار دیدار منجی می کند.
امید به امام زمان تنها امیدی است که تاریخ انقضاء ندارد و انسان در هر مسئلهای می تواند به آن چنگ بزند. امیدی که در دل، دائما حیات جدیدی به انسان بخشیده و روح و جسم را تابع خود می کند.
از ته دل می گویم؛ ای امیدم،ای امام زمانم، مهدی زهرا، بیا!