سیبل اصلی جنگ رسانه، ذهن شهروندان ایرانی است که با هدفِ ناامید کردن و بیاعتماد سازی نسبت به انقلاب و نظام اسلامی تدارک دیده شده، که در نهایت یک شهروند به پیادهنظام دشمن تبدیل خواهد شد.
همواره در تقابل دو جبهه حق و باطل سعی جبهه باطل این بوده که به انحاء مختلف؛ چه به روشهای فیزیکی و چه روانی و شناختی، آحاد جامعه را با ناامیدی مواجه کند تا در نهایت، با تسلط فیزیکی، جبهه حق را به تسلیم وادار کند. ابزاری که جبهه باطل در هر برهه زمانی استخدام میکند، به حسب زمان و شرایط متفاوت است. در عصر کنونی که جبهه باطل در مواجهه با ایران عزیز، ناامید از جنگ نظامی است، ابزاری که به این جهت بکار گرفته «رسانه» است و جنگی که با این ابزار تدارک دیده شده، «جنگ رسانه» نامیده میشود .
جنگ رسانه سعی دارد که شناخت شهروندان ایرانی را با دهها ترفند رسانهای نسبت به حقائق، داشتهها، نقاط قوت و حتی کم و کیف نقاط ضعف تغییر دهد و ایران و ایرانی را از ملیت خود متنفر کند و با ایجاد این هیجان کاذب، سعی دارد تا نظام و انقلاب را از داشتن مردم به عنوان پشتوانه اصلی این حکومت، محروم کند. مردمی که در دفاع مقدس، حافظ مرزهای جغرافیایی و آرمانی این انقلاب بودند، اما در این زمانه، جنگ شناختی در صدد این است که با تزریق بیاعتمادی در نگاه همان مردم، انگیزهای برای دفاع و پشتیبانی از کشور خود را نداشته باشند که در صورت موفقیت، چنین کشوری در نهایت به راحتی مورد جنگ فیزیکی و تسلط همه جانبه قرار خواهد گرفت.
چیستی جنگ شناختی
ظرفی را تصور کنید که دو مجرای ورودی داشته باشد؛ از یک مجرا، جوهر سیاه و از مجرای دیگر جوهر سفید، اگر خواسته یا ناخواسته مجرای جوهر سفید بسته شود، این ظرف روز به روز سیاه و سیاهتر خواهد شد. این ظرف اگر به مثابه ذهن یک شهروند باشد، اگر دائماً با اخبار منفی و نوعاً کذب یا بزرگنمایی شده در مورد کشور خود و همچنین با اخبار مثبت و بعضاً کذب یا بزرگنمایی شده در مورد کشورهای دیگر، مورد هدف قرار بگیرد، این عرصه ذهن به مرور زمان از جنبه شناختی و ذهنی به جنبه گرایشی و هیجانی سرایت خواهد کرد و کار بهجایی خواهد کشید که شخص نسبت به کشور خود متنفر خواهد شد. به چنین شخصی «قربانی جنگ رسانه» میگویند.
ویژگیهای یک قربانی در جنگ رسانه
1. خوشباوری و پذیرش بدون تحقیق نسبت به اخبار کذب در مورد کشور خود، و اخبار مثبت در مورد کشور دیگر و عدم تصدیق متقابل نسب به اخبار مثبت کشور خود و نسبت به اخبار منفی دیگر کشورها؛
2. ذهنیت منفی و یکپارچه نسبت به تمامیت کشور أعم از دستاندرکاران و حتی هموطنان؛
3. عدم قبول جهت نشر اخبار مثبت در مورد کشور خود و ذوقزدگی جهت نشر اخبار مثبت درباره کشورهای دیگر؛
4. بهرهگیری ابزاری از نقاط مثبت کشورهای دیگر جهت تخریب و تحقیر کشور خود؛
5. در مراتب بالاتر تنفر از هر ایرانی که مدافع نظری یا امنیتی یا جغرافیایی از مرزهای همه جانبه ایران داشته باشد.
آموزههای اخلاقی در مواجهه با جنگ شناختی
ماهیت جنگ شناختی، رسوخ ناامیدی در ذهن شهروندان ایرانی است. هر مجاهدت سخت یا نرمی که در جهت خنثیسازی این جنگ بکار گرفته شود، ضرورتاً در جهت حفظ امید یا امیدافزایی قرار خواهد گرفت. آموزههای اخلاقی که میتوان در این عرصه در مواجهه با جنگ نرم ارائه داد، عبارتند از:
1. روحیه تحقیقپذیری در مورد پذیرش هر خبرِ منفی یا حداقل منبع خواهی از ناقل خبر، یا در نهایت سکوت و ترتیب اثر ندادن به شنیدهها در صورت نداشتن روحیه تحقیق: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ»؛[1] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید!»؛
2. رسانه نشدن یا عدم نشر هر خبر منفی بدون تحقیق: «كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِباً أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ»؛[2] «برای دروغگویی فرد همین کافی است که آنچه را میشنود (بدون تحقیق) برای دیگران بیان کند»؛
3. انصاف و تعادل دربهمعرض قرار دادن خود نسبت به اخبار منفی و مثبت؛ در جنگ رسانه، شنیدن اخبار منفی فارغ از راست و دروغ بودنش آسان است، بر خلاف اخبار مثبت. این سهولت حتی ممکن است از طریق مردم و در بستر جامعه که نوعاً تحقیقی در شنیدهها ندارند، اتفاق بیفتد. شخص با توجه به تمثیل ظرف ذهن که قبلاً بیان شد، باید نسبت به دریافت اخبار مثبت پویا باشد، در غیر این صورت، انباشت اخبار منفی اثر تخریبی خود را بر فرد و جامعه خواهد گذاشت.
پینوشت:
1. حجرات: ٦.
2. ریشهری، ميزانالحكمه، ج۱۰، ص60.