در انتظار عالمانه، جامعه منتظر، همواره درپی بهینهسازی وضع موجود و رفع نقایص آن است. با این وصف میتوان گفت چنین جامعهای همواره نسبت به وضعیت موجود، معترض است؛ اما این اعتراض به معنای منفعل بودن و منفیبافی نیست، بلکه همراه با ایجاد حرکتی سازنده و امیدساز است.
انتظار مفهومی آشنا و در عین حال پیچیده است که شناخت دقیق آن، در جهت زمینهسازی مسئله ظهور مؤثّر است. برداشت عمومی از مفهوم انتظار این است که امام عصر عجلاللهتعالیفرجه به تنهایی در برابر جباران عالم ایستاده و با برچیدن بساط آنها جامعه را از ظلم فراگیر رهایی بخشیده و جهان را به واسطه قدرت ماورایی، تحت سیطره خود در خواهد آورد؛ لذا این جمله را بارها شنیدهایم که انشاءاللّه امام زمان بیایند و کارها را درست کنند. گرچه شاید در یک نگاه گذرا این مفهوم درست به نظر برسد، اما اگر عمیقتر نگاه کنیم، متوجه غفلتی میشویم که ناخواسته پشت این جمله قرار گرفته است.
برای نگاه دقیقتر به مسئله مهدویت، طرح چند سؤال ضروری به نظر میرسد.
اول؛ آیا اساساً زمینهسازی برای ظهور مجاز یا مقدور است؟
دوم؛ اگر فعال بودن برای زمینهسازی ظهور جایز است، آیا عموم مردم مجاز به انجام آن هستند یا افراد خاصی متولی آن هستند؟
سوم؛ آیا زمینهسازی برای ظهور منحصر در جغرافیای کشورمان است یا باید گسترۀ جهانی داشته باشد؟
توجه نکردن به این دست سؤالات موجب سطحینگری در مبحث بنیادین مهدویت خواهد شد، اما مد نظر داشتن این مسائل ما را به سوی یک انتظار عالمانه سوق خواهد داد.
در انتظار عالمانه، جامعه منتظر، همواره درپی بهینهسازی وضع موجود و رفع نقایص آن است. با این وصف میتوان گفت جامعه منتظر همواره نسبت به وضعیت موجود معترض است، اما این اعتراض به معنای منفعل بودن و منفیبافی نیست؛ بلکه این اعتراض همراه با ایجاد حرکتی سازنده و امیدساز است.
این دقیقاً همان نگاهی است که رهبر انقلاب چندی قبل بدان اشاره فرموده و بیان داشتند: « [در مقابله ضعفها] دو جور میشود نگاه کرد: یک جور این است که به دستاوردها نگاه کنیم و بگوییم با همان همّتی که اینها را به دست آوردیم، این ضعفها را هم با همان همّت برطرف خواهیم کرد؛ این نگاه، نگاهِ انقلابی است. یک نگاه دیگر این است که به ضعفها نگاه کنیم و بگوییم: آقا! فایدهای ندارد. دست روی دست بگذاریم، یا نق بزنیم یا فریاد علیه این وضع بزنیم یا ضعفها را با صدای بلند، چند برابر بزرگ کنیم؛ این نگاه، نگاه ارتجاعی است.»[1]
نکته دیگر اینکه گرچه جامعه مهدوی، جامعهای عدالتمحور و ظلمستیز است، اما این آرمان از طریق امور ماورایی محقق نمیشود؛ بلکه این موفقیت مدنی به واسطه ارتقای فهم و عقل مردم است. حقیقت این است که در جامعه مهدوی، شخصی برای امام زمان کاربرد دارد که دارای وصف پویایی باشد؛ چه اینکه کسی میتواند در آن جامعه محقق باشد که هم حق برای او عزیز باشد هم خلق.
پینوشت:
1. بیانات رهبر انقلاب در دیدار با مردم آذربایجان (1401/11/26).