با تمام سختی و مشکلاتی که در زندگی وجود دارد، همچنان جا برای حال خوب وجود دارد. با نگاه متفاوت به مشکلات میتوانیم حال بهتری داشته باشیم.

«اینم شد زندگی! آدم حالش از این زندگی به هم میخوره! حالم خیلی بده! این چه زندگی ایه من دارم! و...». این جملات که در اوضاع و شرایط اقتصادی و معیشتی نامطلوب از آنها استفاده میکنیم، اگرچه ساده به نظر میرسند، معنا و مفهوم عمیقی را در بر دارند. همه این جملات در حالات روحی و نوع واکنش و رفتار ما تأثیر عمیقی دارند. اگر بخواهیم آثار منفی این جملات از روان و رفتار ما برداشته شود باید به قضایا و مسائل زندگی واقعیتر نگاه کنیم.
این جملات بیانگر آن است که اوضاع آنگونه که من میخواستم نبوده است؛ یعنی ابتدا در ذهن و درون خودمان آرمان و ایدهآلهایی را ترسیم کردهایم و در حال حاضر چون به آن موارد دست نیافتهایم، احساس میکنیم حالمان خراب است؛ اما واقعیت مطلب این است چون وضعیت خودمان را با موارد بالاتر مقایسه میکنیم، احساس نارضایتی از وضع موجود و ناامیدی از آینده به ما دست میدهد.
اگر اوضاع و شرایطی کسانی که خیلی حالشان بدتر از وضعیت ما هست را تصور کنیم، فوراً احساس رضایت و امید به ما دست میدهد. وقتی تصور میکنیم در حال حاضر تعداد زیادی از افراد به خاطر سوانح و حوادث، یکی از اعضای مهم بدن خود مثلاً چشم را از دست دادهاند و دیگر قادر نیستند هیچ صحنهای از زندگی را مشاهده کنند یا قطع نخاع شدهاند و هیچگاه قادر به حرکت نیستند یا افرادی که در سنین جوانی زندگی میکردهاند اما یکباره فرصت زندگی از آنها گرفته شده و به سردخانهها منتقل شدهاند، بهسرعت احساس ناامیدی و نارضایتی از زندگی از ما خارج میشود و احساس رضایت و امید به زندگی جایگزین آن میشود.
راه دیگر برای بهبود و بهتر شدن حالمان این است که نوع نگاهمان را به مشکلات و سختیها تغییر دهیم. اطمینان و باور داشته باشیم هر آنچه ما دوست داریم و میخواهیم به آنها برسیم به خیر و صلاح ما نیست. در مقابل، هر چیزی که ناخوشایند و آزاردهنده است، بهگونهای که دوست نداریم در زندگی با آنها مواجه شویم، لزوماً به خیر و صلاح ما نیست. ازاینرو خداوند متعال در آیه 216 سوره بقره میفرماید: «عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»؛ «چهبسا چیزی را خوش نداشته باشید، حالآنکه خیرِ شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حالآنکه شرِّ شما در آن است. و خدا میداند و شما نمیدانید».
نکته پایانی این آیه نیز بسیار قابل تأمل است؛ یعنی گاهی ما در جهل مرکب زندگی میکنیم. تصور میکنیم خیر و صلاح زندگی خود را میدانیم، اما خداوند متعال که با صراحت میفرماید شما نمیدانید؛ خداست که خیر شما را میداند.
خداوند متعال در آیه دیگر بهگونهای از اینکه بیشتر مردم به کاردان بودن خداوند باور ندارند، گلایه نموده، میفرماید: «وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»؛[1] «خدا بر کار خود چیره و غالب است؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند».
پینوشت:
[1]. یوسف: 21.