خداوند با توجه به علم و حکمت مطلق خود، جهان را با نظم و قاعده علی و معلولی آفریده است. رسیدن پیام الهی به انسان توسط واسطه نشانه نیاز خداوند نیست، بلکه نشان دهنده وجود نظم در خلقت پروردگار است.
انسان دارای توانایی بالایی در کسب کمالات است و میتواند به سعادت ابدی برسد. کشف و شناخت راه سعادت فقط با ابزار عادی و متعارف شناخت، میسر نیست و نیاز به راه فرا عادی و ویژه شناخت وجود دارد، ازاینرو خداوند متعال به بندگان خاص خود وحی میکند تا شناخت راه خوشبختی از طریق پیامبران در دسترس عموم قرار بگیرد. چگونه پروردگار که بینیاز مطلق است، در رساندن پیام خود به مردم، نیازمند یک انسان باشد؟! خدایی که در خلقت جهان با تمام عظمتش به هیچ یاور و شریکی نیازمند نبود، در رساندن پیام خود بدون واسطه انسانها ناتوان است؟!
روابط علی و معلولی؛ لازمه مخلوقات این جهان
خداوند بینیاز و قادر مطلق است، اما قدرت خداوند بر هر چیزی که شدنی باشد تعلق میگیرد. درباره رساندن بیواسطه پیام نیز قابلیت انسان اندک است و نارسایی و نقص مربوط به ظرفیت پایین بشر است. خداوند متعال میفرماید: «مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ»؛[1] «شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و بهفرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند». پس درهرصورت واسطه وجود دارد، حتی بین خداوند و پیامبران نیز واسطه است.
عدم امکان وحی همگانی
چرا خداوند به همه انسانها وحی نمیکند تا نیاز به اینهمه تلاش پیامبران و سختی نباشد؟ آیا خدا نیاز به پیامبران دارد؟ پاسخ این است که وحی پیامبرانه، به همه انسانها با ظرفیتهای متنوع آنها سازگاری ندارد، برخی افراد شایستگی دریافت وحی را ندارند. مخاطب وحی الهی بودن شایستگی و پاکی ویژهای میخواهد و همه انسانها این قابلیت را ندارند. قادر مطلق، عالم مطلق نیز هست و خود میداند که چه کسی شایستگی بعثت را دارد. «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ»؛[2] «خدا بهخوبی میداند که رسالتش را کجا قرار دهد».
لازمه نظم جهان و رابطه علتها و معلولها، وجود برخی واسطههاست. خداوند باران را واسطه رشد و تکامل گیاه قرار داده است نه اینکه به باران نیاز داشته باشد، همینطور او پیامبران را واسطه انتقال راه خوشبختی قرار داده است.
پینوشت:
[1]. شوری: 51.
[2]. انعام: 124.