با احیای دو فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر در مقیاسهای کوچک و تمرین دادن مردم به آن، بسترهای مناسب جهانی برای پذیرش همگانی منجی از دیدهها پنهان و گوشفرا دادن به دستورهای ایشان فراهم میگردد.
امر به معروف و نهی از منکر روشی اصلاحی برای زندگی فردی و اجتماعی است؛ بدین معنا که جامعه را به مسیر درست هدایت میکند تا در راه رسیدن به اهداف آرمانی و انسانی دچار انحراف نگردد. به عبارت دیگر ساختاری هشدار دهنده است که همیشه به انسان نسبت به لغزش و خطا هشدار داده و راه را از بیراهه متمایز سازد .
اما یکی از چالشهای مهم و اصلی پیرامون امر به معروف و نهی از منکر در دوران معاصر که با غیبت معصوم همراه شده، چگونگی عملیاتی شدن این واجب مهم الهی به بهترین شیوه و بالاترین تاثیرگذاری میباشد.
واجب مقدس
امر به معروف و نهی از منکر دارای پیشینهای به قدمت انسان است؛ زیرا هدف بعثت انبیای الهی دعوت مردم به خیر و صلاح یعنی توحید و بازداشتن آنها از پیروی طاغوت بوده است. حضور پر رنگ و موثر پیامآوران وحی در عرصه تحولات اجتماعی بیانگر آن است که همه حرکتهای اصلاحی و دگرگونیهای سازنده در جامعه بشری در پرتو امر به معروف و نهی از منکر تحقق یافته است.
خداوند در قرآن کریم این فریضه مهم را به مسلمانان اختصاص نداده بلکه امتهای پیشین را نیز مامور به انجام آن دانسته است؛«كافران بنى اسرائيل، بر زبان داوود و عيسى بن مريم، مورد لعن و نفرين واقع شدند! زیرا گناه كردند و تجاوز مینمودند. همچنین آنها از اعمال زشتى كه انجام میدادند، يكديگر را نهى نمیكردند.»[1]
شفقت در عمل به واجب
کارسازترین شیوه در امر به معروف و نهی از منکر، محبت و شفقت است. بزرگترین معجزه یک مربی و ارشادگر در مهربانی و نیکدلی او نهفته است. پایه و اساس تربیت دینی و پرورش اخلاقی انسانها، دوستی با مردم و ابراز عشق و علاقه به آنان است. به یقین، میتوان گفت امر و نهیای که از روی مهرورزی و دلسوزی باشد، بهترین و ماندنیترین آثار را برجای خواهد گذاشت.[2]
حکومت اسلامی نیز بر خلاف تمام حکومتهای رایج در دنیا که هیچگونه الزامی برای ارتباط با مردم برپایه محبت ندارند، پیوند میان مردم و حاکمیت را کاملا عاطفی و صمیمی معنا میکند. بنابراین ضروری است که پایه و اساس اجرایی شدن امر به معروف و نهی از منکر در حکومت اسلامی، مهر و محبت برای رساندن مردم به مسیر هدایت و حقیقت باشد.
ایجاد اعتماد مردمی
حاکمیت نظام اسلامی بدون پشتوانه مردمی امکانپذیر نیست. پس اگر میان نظام حاکم و مردم، درجه اعتماد بالایی وجود نداشته باشد اقدامات حکومت اسلامی در انجام امر به معروف و نهی از منکر در جامعه کاملا ظاهری و صوری خواهد بود. بیاعتمادی میان مردم و نظام حاکم وقتی رخ میدهد که مردم میان ارزشهای نظام مستقر و عملکرد حکومت تضاد و تناقض ببینند.
در چنین وضعیتی نظام حاکم تبدیل به واعظ بیعملی خواهد شد که تناقض فعل و قول وی منجر به تشديد منکرات و تضعیف معروفات لااقل در لایههای پنهان جامعه خواهد شد و در نهایت به زوال ارزشهای موجود خواهد انجامید؛ زیرا اجبار مردم به شریعت توسط حکومت، ارتباط مستقیمی با تضعیف باورهای عمومی به شریعت و اصل حکومت خواهد داشت.[3]
زمینهسازی عمومی
حکومت اسلامی باید برای تسهیلگری و ایجاد زمینهها و پیشنیازهای در جهت گسترش و تثبیت هر حوزه رفتاری، اقدامات لازم را انجام دهد. فرهنگسازی برای پذیرش همگانی امر به معروف و نهی از منکر نیز در شمار این مقولهها قرار میگیرد. برای رسیدن به این هدف مهم، لازم است تا آموزشهای مناسب پیرامون این فریضه الهی با شیوههای نوین ارائه شود. همچنین فضای تبلیغی روانی برای پذیرش رفتار و هماهنگی ساختارهای گوناگون حاکمیتی برای پذیرش و حمایت از آمران و ناهیان ایجاد شود.
پیش به سوی حکومت جهانی
به هر حال، نمیتوان حکومت اسلامی را بدون این دو فریضه الهی تصور کرد زیرا تشویق و تهدید باید در کنار هم قرار گیرد تا نتیجه مطلوب را داشته باشد. امید است با احیای دو فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر در مقیاسهای کوچک و تمرین دادن مردم به آن، بسترهای مناسب جهانی برای پذیرش همگانی منجی از دیدهها پنهان و گوشفرا دادن به دستورهای ایشان فراهم گردد.
پی نوشت
[1]. مائده/78-79.
[2]. مؤلفههای «امر به معروف و نهی از منکر» با تأکید بر تدوین الزامهای عملی و کاربستهای آن در محیطهای آموزشی، نشریه معرفت، شماره 219.
[3]. راهبردهای کلی اقامه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی، گزارشهای کارشناسی (مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی) سال 1389.