افرادی همچون مسیح علینژاد که خود را طرفدار حقوق بشر معرفی کردهاند، در واقع هیچ التزامی به رعایت حقوق بشر ندارند، نهتنها او و هممسلکانش طرفدار حقوق بشر نیستند؛ بلکه میتوان از آنها بهعنوان تروریست دولتی یادکرد؛ تروریستهایی که در اتاق فرماندهی حمله به ایران قرار دارند و با ترویج بیاخلاقی، افراطیگری، قتل و خشونت، خواهان ریشهکنشدن مبانی سبک زندگی دینی در جمهوری اسلامی هستند.
در ایامی به سر میبریم که مخالفین و معاندین امنیت و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران با شعار «زن، زندگی، آزادی» کمر به ازبینبردن کرامت زن، ناامنکردن زندگی و به تاراج بردن آزادی بستهاند. جیرهخواران وطنفروشی همچون مسیح علینژاد، علی کریمی، گلشیفته فراهانی... که روزگاری پای سفره این آبوخاک بودند و خود را مدعی دفاع از حقوق بشر معرفی میکردند، حال در بیرون از مرزهای ایران اسلامی به دنبال آتشکشیدن این سرزمین و مردمان پاکش هستند. با بیشرمی تمام کمپینهای از جنس خرابکاری شرافتمندانه راه میاندازند... به علما و دانشمندان و زنان باحجاب و حافظان امنیت بیحرمتی میکنند تا اینکه معنای آزادی و حقوق بشر را در نگاه خودشان تفسیر کنند. این یادداشت تلاش دارد گوشهای از زوایای غیراخلاقی و غیرانسانی عملکرد این دست افراد را مورد واکاوی قرار دهد .
یک بام و دو هوای براندازان
اگر عملکرد و رفتار بسیاری از براندازانی که در خارج از کشور علیه جمهوری اسلامی کار میکنند را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه خواهیم شد این افراد، علیرغم اینکه همه را تشویق به نافرمانی مدنی، آشوب و تخریب میکنند؛ هیچگاه در کشورهایی که زندگی میکنند پای خود را از خطوط قرمز آن جامعه فراتر نمینهند و به تمام قوانین و آداب اجتماعی آن مرزوبوم احترام میگذارند؛ ولی همین افراد در مواجهه با سبک زندگی دینی، رویکرد جنگی به خود میگیرند و به هیچ یک از آداب، قوانین دینی و اجتماعی احترام نمیگذارند و تنها به دنبال ریشهکنکردن فرهنگ و اندیشه اسلامی در این دیار هستند.
خوی شیطانی آنها موجب شده است تا متوجه عملکرد متناقض خود در رفتار و گفتارشان نباشند و برای اقناع مردم ایران وعدههای پوچ و بیاساس بدهند، این در حالی است که هیچ یک از وعدههای آنها محقق نخواهد شد: «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا»؛[1] «شیطان به آنها وعدههای (دروغین) مىدهد و به آرزوها، سرگرم مىسازد، درحالیکه جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمىدهد».
چشم دیدن شادی مردم را ندارند
مخالفان جمهوری اسلامی و در یککلام براندازان، در خباثت و بیشرمی روی شیطان را هم سفید کردهاند. لاف دوستی و عشق به مردم ایران را سر میدهند، درحالیکه تلاش دارند لحظات زیبای زندگی مردم ایران را به آتش بکشند و خانوادههای فراوانی را داغدار نمایند. در پایان سال که مردم ایران بهرسم دیرینه خود چهارشنبه آخر سال را جشن میگیرند... این گروههای برانداز با فراخوانهای خشونتطلبانه تلاش دارند تا جشن مردم را به عزا تبدیل نمایند و مال و دارای مردم را به آتش بکشند و جوانان که اسیر هیجانات منفی میشوند را به زندانهای امنیتی هدایت کنند.
در مواجهه با این چنین فتنههای ویرانگری که امنیت و آرامش مردم ایران را مورد هدف قرار داده، میبایست هوشیار و بیدار بود و اجازه جولان و یکهتازی به معاندان را نداد، بهترین کاری که در چنین فضایی میتوان انجام داد، تبیین و بصیرتافزایی است. همه آحاد جامعه میبایست عمار گونه نقشه دشمن را برملا کرده و ماهیت خبیث و شیطانی آنها را برای همگان روشن نمایند و مراقب کید و دشمنی معاندان و مخالفان کیان اسلامی باشند. کما اینکه توجه به کید دشمنان، همواره مورد تأکید فرهنگ قرآن بوده است: «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا»؛[2]«آنان دست به نيرنگ مىزنند».
ترویج بیاخلاقی و ناهنجاری به نام آزادی
آیین مقدس اسلام و فرهنگ دینی و اجتماعی ایران زمین، از دیر باز مروج و مشوق حیا، پاکدامنی، عفاف، احترام به حقوق دیگران و رعایت عدالت اجتماعی در جامعه بوده است. این در حالی است که افرادی همچون مسیح علینژاد و جیرهخواران برانداز به طور رسمی افسر جنگ نرم آمریکا شده و بیرحمانه فرهنگ و هویت دینی را مورد هجمه ناجوانمردانه خود قرار داده و تلاش دارند یک فرهنگ منحط سکولار و لائیک را بر کشور مسلط نمایند.
هر چند براندازان، برای رسیدن به اهداف شوم خود از جملات انگیزشی همچون رسیدن به آزادی صحبت میکنند. ولی عملکرد و نسخههای شیطانی که در این ایام برای ایرانیان پیچیدهاند گویای این بود که این افراد، نهتنها اعتقادی به آزادی ندارند؛ بلکه خواهان اسارت و بردگی تمام مردم بوده و تلاش دارند یک جامعه رادیکال و ضد دینی را در این سرزمین مستقر نمایند.
مروجان قتل و خشونت و افراطیگری
جریان برانداز که تا پیشازاین تلاش داشتند چنگالهای شیطانی خود را پنهان کنند، در جریان این اغتشاشات آن قدر ترویج خشونت و قتل و افراطیگری کردند که در هیچ جریان اجتماعی سابقه ندارد. هیچگاه تاریخ، انسانهای بیگناهی که به آتش کشیده شدند را فراموش نمیکنند، زنان بیگناهی که بیرحمانه چادر و حجاب از سر آنها برداشته شد. آدمهای رهگذر و بیپناهی که هدف گلولههای آتشین قرارگرفتن فراموش نمیشود... باعثوبانی تمام اتفاقات اخیر افرادی همچون مسیح علینژاد هستند که با تبلیغات مسموم و عملیات روانی، فکر و ذهن مردم ایران را بمباران کرده و هزینههای سنگینی برای جامعه اسلامی به بارآورند.
سخن پایانی
باید بیدار بود، دشمنان انقلاب اسلامی در قالب جنگ نرم کمر به ریشه کن کردن سبک زندگی دینی بستهاند. باید مجاهدانه در میدان بود و مانع تضعیف ساختار و مبانی سبک زندگی دینی شد.
پینوشتها:
[1]. نساء: 120.
[1]. طارق: 15.