تا به حال توجّه کردهاید که برخی از مادران، دارای پوششی مناسب هستند، ولی متأسفانه دخترانشان از پوششی نامناسب برخوردارند، به گونهای که هیچگونه تناسبی در نحوه پوشش، بین آن دو وجود ندارد؟
چه بسا یکی از دلایلی که باعث چنین رفتارهای دوگانه بین فرزندان و والدین میشود، به نحوه تربیت فرزندان در دوران خردسالی برمیگردد. متأسفانه در بین بعضی از خانوادهها، مُدل پوشش دخترانشان به سبک و مُدل غربیهاست، به عبارت دیگر؛ به سبک پوشش عروسک باربی است، به گونهای که با فرهنگ و سبک زندگی کشورمان بیگانه است.
در واقع، این عدّه از مادران، از فرزندان خود عروسکی میسازند که بر روی آنها، سبک و مُدل پوششی نیمه عریان پیاده میکنند. از آن طرف هم فرزندان به تدریج با این سبک و مُدل، اُنس میگیرند. لذا در دانشگاه مادرانه، هرآنچه که مادران به دختران آموزش میدهند، در نوجوانی و جوانی آن را عملیاتی و پیاده میکنند؛ بنابراین نباید از اینگونه تربیت، انتظاری بیش از این داشته باشیم.
در نتیجه، لازم است والدین این آگاهی را داشته باشند که این نوع سبک و مُدل تربیتی، آینده فرزندانمان را تهدید میکند. از اینرو، ما والدین نباید دوران تربیتی کودکمان را با عروسک بازی اشتباه بگیریم، همچنین نباید این القاءات ذهنی در ما رسوخ کند که؛ «فرزندم فعلا بچّه است و اشکالی ندارد.» بلکه چون بچّه است، باید بهترینها را به او آموزش دهیم.
البته این گونه آموزشها، منافاتی با بازیهای دوران کودکی فرزندانمان ندارد، لذا میتوان همراه با بازی دادن کودکان، بهترین مفاهیم دینی را به او منتقل کرد؛ به گونهای که به تدریج با انتقال و آموزش این مفاهیم، انتظار رفتار درست و بهنجار از فرزندانمان را داشته باشیم.