رهروان ولایت ـ پدرم گفت: «مرا وکیل کن که من آقا سیداحمد را وکیل کنم که بروند حضرت عبدالعظیم(ع) صیغۀ عقد را بخوانند. آقا هم برادرش آقاى پسندیده را وکیل مىکند.» من مکثى کردم و بعد گفتم: «قبول دارم.» به این ترتیب، رفتند و صیغۀ عقد را خواندند.
از زبان بانو ثقفی همسر امام:
عقد ما مفصل نبود. پدرم در اتاق بزرگ اندرونى که تالار نام داشت، نشسته بود. مرا صدا کرد و گفت: «قدسى جان! بیا.» من تازه از مدرسه آمده بودم و چون بىچادر پیش ایشان نمىرفتیم، چادر خواهر کوچکم را انداختم سرم و نزدشان رفتم. پدرم گفت: «آن طرف کرسى بنشین.»
خانوادۀ امام روز اول ماه رمضان آمده بودند و آن روز هشتم ماه بود. در این مدت، چند روز در منزل پدرم بودند و مادرم هم خوب و مفصل از آنان پذیرایى کرده بودند. آنان در پى خانهاى اجارهاى مىگشتند تا عروس را ببرند. بنا بود عروسى در تهران برگزار شود و بعد به قم برویم. بعد از هشت روز، خانه پیدا شد که درست همانى بود که در خواب دیده بودم.
پدرم گفت: «مرا وکیل کن که من آقا سیداحمد را وکیل کنم که بروند حضرت عبدالعظیم(ع) صیغۀ عقد را بخوانند. آقا هم برادرش آقاى پسندیده را وکیل مىکند.» من مکثى کردم و بعد گفتم: «قبول دارم.» به این ترتیب، رفتند و صیغۀ عقد را خواندند.
بعد از اینکه خانه مهیا شد، پدرم گفتند: «به اینها اثاث بدهید که مىخواهند بروند آن خانه.» اثاث اولیه مثل فرش و لحاف کرسى و اسباب آشپزخانه و دیگر چیزها رافرستادند. یک ننه خانم هم داشتیم که دایۀ مادرم بود. او را هم با دخترش عذرا خانم فرستادند آنجا براى پذیرایى و آشپزى شب پانزدهم یا شانزدهم ماه مبارک رمضان بود که دوستان و فامیل را دعوت کردند و لباس سفید و مشکى و شیکى را که دختر عمهام با سلیقه روى آن گل نقاشى کرده بود، دوختند و من پوشیدم.
مهریهام هزار تومان بود. خانوادۀ داماد گفتند: «اگر مىخواهید خانه مهر کنید.» ولى پدرم به من گفت: «من قیمت ملک و خانههایشان را نمىدانستم که قیمت در خمین چطور است؛ به همین دلیل هم پول مهر کردم» من هرگز مهرم را مطالبه نکردم. اما امام آخرهاى عمرشان وصیت کردند که یک دانگ از خانۀ قم به عنوان مهر من باشد[1]
منبع:
نظرات
میدونید هزارتومن اون زمون چقدر بوده ه ه ه ه ه؟؟
1 میلیارد الان.
حساب کردی یا الکی از خودت میگی؟
باید مهرالسنه میکردند نه هزار تومان اونم واسه این همه سال پیش!!!!!
براي كساني كه نميدانند :
اولا : خانواده امام خميني آن زمان جزو پولداران حساب ميشدند . در خمين زمين و ملك و املاك زياد داشتند .
دوما : هزار تومان آن زمان تقريبا نزديك 50 ميليون تومن الان ميشه . براي اثباتش هم كاملا مشخصه امام گفته يك دانگ خانه بجاي مهريه ات . اگر خونه رو 300 ميليون فرض بگيريم (امام كه تو قصر زندگي نميكرده) يك دونگش ميشه 50 ميليون تومن الان .
اونوقت چه خبره يكي از اين دخترا بلند ميشه ميگه 1 ميليارد ميشه .
امام كه جزو پولداران بوده خانوادش نزديك 50 ميليون الان مهر كرده . ما كه پولدار نيستيم بايد چقدر مهر كنيم ؟؟؟؟
برادر احسان حالا از کجا میدونی اون بنده خدا زن بوده که گفته.
چیزی نیست که برادر ما که پولدار نیستیم یک شاخه نبات و یک جلد کلام الله همین از بقیشم فاکتور میگیریم هر کسم که قبول نکرد خوب نکنه خدارو عشق است...
میدونین 1000 تومن اون زمان چه ارزشی داشته. مامان بزرگ من که معادل 2000 تومن مهرش بوده 40 هکتار زمین به اسمش زدن. حالا بیاین مقایسه کنین !!!!
سلام
دو هزار تومن زیاد نبوده بلکه ارزش زمین خیلی پایین بود یادمه بیست سال پیش در شهرهای کوچک یه هکتار زمین را با یه موتور معاوضه می کردند!
ایول خدارو عشق است این یه تیکه رو خوب اومدی وولک.
چه ربطی داره برای خانواده ها از مهریه حضرت زهرا (س) میگویی، میگن اون دیگه گذشت
با عرض معذرت،
لطفا خفه شید.
اینجا در مورد مهریه دو نفر یک ماجرای تاریخی نقل کردند اینکه میگید خفه شید، نهایت فرهنگ، شعور و منطق شما رو نشون میده! (اینکه کم هست یا زیاد، با مخاطب)