روش بیشتر شرححال نگاران اهل تسنن در مواجهه با راویان شیعه، اتهامزنی و تضعیف است اما با این حال، شخصیت «حفص بن سلیمان» که مورد تضعیف قرار گرفته، غیر از قاری مشهوری است که قرآن از طریق او نقل شده است.
قرآن چندين بار بر معجزه بودن كلام الهى و ناتوانی جن و انس از آوردن نظير قرآن تاکید کرده و مبارز طلبيده است. با اينكه در طول قرنها، ميليونها مخالف براى تضعيف قرآن و شكست اسلام، فعاليتهاى بسيارى داشته و دارند، اما اين نداى مبارزه خواهانه قرآن، تاكنون بیپاسخ مانده و تا قيامت بیجواب خواهد ماند.
قرآن با متن متواتر
تواتر آیات قرآن کریم مورد اتفاق مسلمانان است اما در چگونگی قرائت آیات، تفاوت نظر وجود دارد و تلاشها برای یافتن صحیحترین قرائت که منسوب به خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله است، سبب ایجاد دانش «قرائتشناسی» شد که شناسایی قرائتهای صحیح از باطل و ویژگیهای آنها را مورد بررسی قرار میدهد.[1]
اهمیت قرائت متن قرآن
گرچه برخی دانشمندان تلاش کردند از میان قرائتهای گوناگون قرآن که برخی تا هفت هزار قرائت شمردهاند،[2] تنها هفت قرائت را به صورت رسمی در جهان اسلام معرفی کنند،[3] اما انحصار قرائت در این عدد خاص، مورد مخالفت برخی دیگر از دانشمندان واقع شد[4] چرا که هر یک از قرائتها ارزش ذاتی ندارند بلکه ارزش و اعتبار قرائت به رعایت هر چه بیشتر اصول و قواعد مربوط به این دانش جهت رسیدن به صحیحترین قرائت از قرآن نازل شده بر رسول الله صلیاللهعلیهوآله میباشد.
هر قاری که بتواند با اجتهاد خود به این مهم دست یابد، قطعا قرائت او مورد استفاده قرار میگیرد و انحصار قاریان در یک عدد خاص با این شیوه منافات دارد.[5]
قرائتهای هفتگانه
تاریخ نشان میدهد تنها هفت قرائت از میان قرائتها باقی مانده و سایر قرائتها به فراموشی سپرده شدند. مطابق گزارش شرححالنگاران، چهار قاری از هفت قاری یعنی «عاصم بن ابى النجود»، «ابو عمرو ابن العلاء»، «حمزة بن حبيب»، «على بن حمزة الكسائى» از پیروان ائمه اثنی عشر علیهمالسلام هستند[6] و برخی محققان احتمال قوی دادند که دو قاری دیگر نیز یعنی «نافع بن عبد الرحمن الليثى»، «عبد اللّه بن كثير المکی» به همین مذهب گرایش داشتهاند.[7] اما فقط یک قاری یعنی «عبد اللّه بن عامر اليحصبى» از پیروان بنیامیه بوده است.[8]
بهترین گزارش
از دید دانشمندان مشهور اسلامی بسان احمد بن حنبل[9] و برخی دیگر[10]، بهترین قرائت از میان این قاریان، قرائت عاصم بن ابى النجود الاسدى میباشد که او قرائت را از استاد خویش عبد الله بن حبيب السلمى و او نیز قرائت را مستقیم از امام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهماالسلام برترین صحابی خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله دریافت کرده بود.
بهترین سلسله سند
حفص بن سليمان الأسدي از میان شاگردان عاصم، توانست به خوبی قرائت را از استادش دریافت کرده به نسلهای بعدی انتقال دهد.[11] شیوه عاصم در اخذ قرائت چنان دقیق و منضبط بوده که قاریان پس از او تلاش میکردند به قرائت حفص از عاصم سند و اتصال پیدا کنند.[12] از این روست که امروزه در میان مسلمانان این قرائت از قرآن رواج بیشتری پیدا کرده است.
پندار تشابه اسمی
شبههپراکنان برای خدشه به سند قرآن از مسیر تضعیف «حفص بن سلیمان» وارد شده و او را متهم به کذب و اختلال در نقل روایت کردهاند. اما ریشه این تضعیف و اشکالات به دو نکته مهم بازمیگردد؛ نخست آنکه روش و سبک بیشتر شرححال نگاران اهل تسنن در مواجهه با راویان شیعه، اتهامزنی و تضعیف است.[13]
دیگر آنکه دو نفر با عنوان «حفص بن سلیمان» در میان راویان شمرده شدهاند و شخصیتی که مورد تضعیف قرار گرفته، غیر از قاری مشهوری است که قرآن از طریق او نقل شده است. بهترین قرینه و شاهد بر این نکته آن است که کسانی که حفص را مورد تضعیف قرار دادهاند، بهترین گزارش از متن قرآن را گزارش حفص از عاصم دانستهاند.[14] بنابراین سند متصل حفص از عاصم تا امیرالمومنین علیهالسلام بدون اشکال باقی خواهد ماند.
پی نوشت
[1]. جزری، النشر في القراءات العشر، ج1، ص: 9. دار الكتب العلمية.
[2]. همان، ج1، ص: 35.
[3]. ابن مجاهد، السبعة في القراءات، ص: 87. دار المعارف.
[4]. ر.ک: مقدسی، المرشد الوجيز، ص: 126، دار الكتب العلمية ؛ سیوطی، معترك الأقران، ج1، ص: 163، دارالفكرالعربى.
[5]. معرفت، التمهيد في علوم القرآن، ج2، ص: 238. مؤسسة النشر الاسلامى.
[6]. صدر، تأسيس الشيعة لعلوم الاسلام، ص: 346-347. دار الکتب العراقیة.
[7]. طاهری، درسهايى از علوم قرآنى، ج1، ص: 389. اسوه.
[8]. مظفر، الإفصاح عن أحوال رواة الصحاح، ج2، ص: 422. موسسة آل البيت.
[9]. عسقلانی، تهذيب التهذيب، ج5، ص: 39. دار صادر.
[10]. ر.ک: ابن جزی، التسهيل لعلوم التنزيل، ج1، ص: 56. شركة دار الأرقم.
[11]. ذهبی، تاريخ الإسلام، ج11، ص: 86. دار الكتاب العربى.
[12]. ر.ک: ذهبی، معرفة القراء الكبار على الطبقات و الأعصار، ج1، ص: 210. مركز البحوث الاسلامية.
[13]. مظفر، دلائل الصدق لنهج الحق، ج6، ص: 30. موسسة آل البيت.
[14]. سبکی، تقی الدین، شفاء السقام في زيارة خير الأنام، ص: 96-94. بینا.