مسائل جنسی بخش مهمی از زندگی انسانها را تشکیل میدهد و اهمیت دادن اسلام به آن، نشان از تعالی و کمال این دین است نه نقطه ضعف آن.
با ظهور دین اسلام در تاریخ بشریت، نقطه عطفی ایجاد شد و قوانین سطح پایین و ظالمانه و باورهای خرافی جای خود را به باورهای عمیق عقلانی و قوانین عادلانه و کاربردی اسلام دادند. دلیل این مطلب را باید در محتوای بسیار غنی و کاملاً هماهنگ با فطرت اسلام عزیز جست و جو کرد. از اینرو هیچ دین و آئینی از روز نخست تا به امروز مانند دین مبین اسلام مورد هجمههای نظامی و فرهنگی قرار نگرفته است. ناتوانی دشمنان از درک صحیح معارف اسلامی آنان را به شبههپراکنی و اتهامزنی به این دین الهی وادار میسازد .
شالوده اسلام
مجموعه دستورهای دين مقدس اسلام دارای سه بخش اساسى است؛ يك بخش امور عقلی و فكری است كه از آنها به «اصول عقايد» تعبير میشود؛ بخش دوم نفسيات است كه از آنها به «اخلاق» تعبير میگردد، و بخش سوم بدنيات يا فعليات است كه از آنها به «احكام» تعبير میشود.[1]
در واقع، هدایت انسان به مسیر صحیح و سرنوشتی پسندیده، از رهگذر باورها، اخلاق و رفتارهای نیکو و مورد تایید خداوند ممکن خواهد بود. بنابراین اسلام در هر سه جنبه، توصیهها و دستورات گوناگونی را بیان کرده است.
نگاه کاریکاتوری
از روز نخست ظهور اسلام، هجمهها و تبلیغهای منفی بر ضد پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله و شریعت اسلام آغاز گردید. شاید اگر خداوند در قرآن گوشهای از این تهمتها و سخنان ناپسند را گزارش نمیکرد، هیچگاه مسلمانی به خود اجازه بازگویی اینگونه بدرفتاریها با پیامبر و اسلام را به خود نمیداد. تهمتهایی همچون ساحر بودن[2]، دروغگو بودن[3]، دیوانه بودن[4] که به پیامبر نسبت میدادند و همچنین فرمان به انجام کارهای زشت و فحشا[5] و ناعدالتی در قوانین[6] از جمله تهمتهایی بود که به اسلام وارد میشد.
دشمنان اسلام در سالیان پسین نیز به همین شیوه رفتار کردند و هر آنگونه که دوست داشتند، اسلام عزیز را به دیگران معرفی میکردند. گاه دین را دین خشونتطلب و خونخوار معرفی کرده و گاه تمرکز قوانین این دین را بر روی مسائل جنسی دانستند. مخاطب ناآگاه نیز بدون آنکه از واقعیت با خبر باشد، از این سخنان تاثیر میپذیرد.
اجتهاد و استنباط
به طور طبیعی قوانین و دستورات فقهی در اسلام که به رفتار مکلفان ارتباط دارد، نسبت به دیگر معارف اسلامی، از نمود و ظهور بیشتری برخوردار است. آیات قرآن و احادیث معصومان علیهمالسلام ریشه و منبع اصلی این قوانین فقهی میباشند که عالمان زبردست و نخبه با تلاش و مجاهدت فراوان آنها را استخراج کرده و در قالب مسائل گوناگون فقهی در کتابی خاص به نام «توضیح المسائل» یا «رساله عملیه» به ثبت میرسانند.
احکام محل ابتلاء
با وجود اختلاف اندکی که در برداشت فقها از منابع شریعت وجود دارد، اما نقاط مشترک بسیار زیادی در فتاوای ایشان وجود دارد. از جمله آنکه همگی در ابتدای رسالههای خویش به این نکته تصریح کردند که مسائلى را كه انسان غالباً به آنها احتياج دارد، واجب است ياد بگيرد.[7]
بنابراین بسیاری از احکام فقهی از دایره یادگیری مسلمانان خارج میشود؛ زیرا بسیاری از آنان نیازی به یادگیری احکام معاملات کسب و کار را ندارند، یا بسیاری از آنان دارای ثروت زیادی نیستند تا در صورت استطاعت، برای انجام حج به سرزمین وحی سفر کنند، یا بسیاری از مردم نیازی به یادگیری قوانین حدود، تعزیرات و قصاص ندارند چون درگیر این مسائل نشدهاند.
مسائل جنسی در اسلام
با نگاه منصفانه میتوان بر این نکته اذعان داشت که بیشتر انسانها حتی بسیاری از مسلمانان به مسائل دنیوی بیشتر از مسائل معنوی اهمیت میدهند. از میان مسائل دنیوی نیز آنچه که مربوط به خوراک و همچنین مسائل جنسی و روابط میان زن و مرد است از برجستگی و اهمیت بیشتری برای مکلفان برخوردار میباشد. اسلام عزیز نیز با آگاهی کامل از این نیاز منطقی انسانها، برای بهبودی هر چه بیشتر این روابط به ویژه روابط جنسی و جلوگیری از طغیان آن به بیرون از چارچوب خانواده، توصیهها و دستورات متعددی را بیان کرده است.
بر همین اساس، هنگامی که دوست و دشمن به سراغ قوانین روحبخش اسلام میروند، نقطه آغازین مطالعات خود را از جایی انتخاب میکنند که دغدغه ذهنی آنها را تشکیل میدهد. از این رو دوستان اسلام از این قوانین استفاده میکنند و دشمنان در مواجهه با این قوانین، میپندارند که اسلام صرفا به مسائل جنسی اهمیت داده و با حذف این قوانین، چیزی از اسلام باقی نمیماند.
باتوجه به اینکه مسائل جنسی بخش مهمی از زندگی انسانها را تشکیل میدهد و اهمیت دادن اسلام به آن، نشان از تعالی و کمال این دین است نه نقطه ضعف آن. در مقایسه با ادیان تحریف شده که در یک روش تفریطی، با حذف صورت مساله، انسان را به دوری از ازدواج و سرکوب غریزه جنسی دعوت میکنند و یا مکاتب فکری منحرف که با روش افراطی، بیحیایی در مسائل جنسی را ترویج میکنند.
پی نوشت
[1]. مجموعه آثار استاد مطهرى، ج22، ص: 769. صدرا.
[2]. یونس/2.
[3]. ص/4.
[4]. حجر/6.
[5]. اعراف/28.
[6]. شوری/15.
[7]. توضيح المسائل (محشى - امام خمينى)، ج1، ص: 24. جامعه مدرسین.