سفر ربع پهلوی به سرزمینهای اشغالی، دقیقا در زمانی که دولت رژیم صهیونیستی در بحرانیترین دروان خود به سر میبرد و هر روز شاهد تظاهراتهای چندصدهزار نفری است، نشان از عدم فهم سیاسی او و احتمالا مشاورینش دارد.
پروژه مهسا امینی با شعار زن زندگی آزادی، یکی از مبتذلترین پروژههایی بود که علیه ملت ایران به کار گرفته شد. برای اثبات پروژه بودن این جریان کافی است به سخنان ابراهیم علیزاده دبیر اول گروهک تروریستی کوموله رجوع کنیم که صراحتاً گفته بود: تفاوت جریانات جدید در ایران با قبل، این است که این اتفاق برنامه ریزی شده، رهبری شده و سازمان دهی شده بود و روز و ساعتش از قبل معین بود.[1] از این رو متوقع بود که تمام ظرفیتهای رسانهای و میدانی معاندین ایران به میدان بیایند.
حجم گسترده دروغپراکنی و پمپاژ شایعات مضحک از قبیل فرار سران نظامی و حکومتی جمهوری اسلامی به ونزوئلا، آزادی شهرهای مختلف، مانند: اشنویه از عناصر رژیم، درگذشت رهبر ایران، تجمع گسترده مردم در میدان آزادی که البته تاکید میشد، به علت قطعی اینترنت هیچ عکس و فیلمی از آن در دسترس نیست! و... اینها تنها بخش کوچکی از حملات رسانهای علیه اذهان ملت ایران بود، تا با این شانتاژ رسانهای، مردم را با خود همراه کنند، که هرگز موفق نشدند.
پلن بعدی فراخوانهای متعدد در ایام مختلف و انتشار موسیقیهای احساسی برای ترغیب جوانان به پیوستن به این پروژه بود که باز هم جز طیف کوچکی، که اساساً به دنبال بیبندوباری جنسیتی بودند، به نتیجه نرسید.
در آن سوی مرزها اما سران این اغتشاشات با دیدارهای مختلف با برخی از سران سیاسی کشورهایی نظیر فرانسه، آلمان، پارلمان اروپا، وزیران زن اتحادیه اروپا، کانادا و... که از ابتدای انقلاب با حمایت دشمنان ایران در جنگ 8ساله و تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران جنایاتشان اثبات شده، سعی در مشروعیت بخشی به این پروژه داشتند.[2]
ابتذال این جریان در همینها خلاصه نشد، بلکه با برپایی میتینگهای سیاسی ادامه یافت. بگذریم از اینکه این تجمعات، که با فراخوان ایرانیان مقیم اروپا صورت گرفت، فقط موجب روشنتر شدن ماهیت پلید این جریان برای قشر خاکستری درون ایران میشد. درگیری، تجاوز و... اخباری بود که همواره از این تجمعات به گوش میرسید و ماهیت این جریان پست را بیش از پیش عریان میکرد. این آبروریزی میدانی به حدی بود، که نشست افرادی چون حامد اسماعیلیون، مصی علینژاد، نازنین بنیادی و رضا پهلوی برای بازسازی چهره این پروژه کارگر نیافتاد.[3]
اوج ابتذال زن زندگی آزادی، توسط ربع پهلوی در حال وقوع است، شاهزادهی متوهم برای مشروعیت بخشی به خود، از سفرش به سرزمینهای اشغالی همزمان با سالگرد بزرگداشت هولوکاست خبر داد، تا به نمایندگی ازملت ایران در این مراسم حضور پیدا کند؟! البته شاهزاده هرگز نگفت که پس از ابتذال داستان وکالت که با تمام مانورهای رسانهای و شانتاژ تبلیغاتی، که تنها 300 هزار امضاء برایش جمع شد، چگونه خود رانماینده ملت 85 میلییونی ایران میداند؟[4]
به هر رو این مسئله چند نکته را روشن میکند:
اول؛ اساساً انتشار چنین خبری پس از برپایی تظاهرات میلیونی ملت ایران در روز قدس علیه رژیم صهیونیستی، نشان از عدم درک درست جامعه ایران توسط پسمانده رژیم شاهنشاهی دارد و نشان داد این شخص نیز مانند پدرنش، هیچ شناختی از ملت ایران ندارد.
دوم؛ سفر ربع پهلوی به سرزمینهای اشغالی، دقیقاً در زمانی که دولت رژیم صهیونیستی در بحرانیترین دروان زندگی خود به سر میبرد و هر روز شاهد تظاهراتهای چندصدهزار نفری است، نشان از عدم فهم سیاسی او و احتمالاً مشاورینش دارد که به هر قیمتی میخواهند از این شکست بزرگ و بی حیثیت شدنشان، اعاده حیثیت کنند.
پینوشت؛
1. مصاحبه ابراهیم علیزاده با BBC. https://www.alef.ir/news/4010630051.html
2. ایرنا https://b2n.ir/f98598
3. https://b2n.ir/d96427
4. https://b2n.ir/z51394