آیات گوناگون قرآن در مساله آفرینش جهان، نشان از تناقض نیست؛ بلکه توضیحی از مراحل گوناگون آفرینش زمین و آسمانها میباشند.
قرآن کریم موجبات خشم دین گریزان و اسلام ستیزان را فراهم آورده چه آنکه این معجزه الهی و نعمت بزرگ خداوند توانسته به میزان بسیار زیادی در جامعه تأثیرگذار بوده و در قلب انسانها نفوذ کند. از این رو در طول تاریخ با طرح شبهاتی مثل تعارض در آیات قرآن، مسیر هدایتگری قرآن مورد تهاجم و سنگاندازی واقع شده است، آن هم به امید جدایی انداختن میان حقمداران و قرآن. اما همانگونه که خداوند در قرآن فرموده،[1] یکی از وجوه اعجاز قرآن هماهنگی و عدم وجود اختلاف در میان آیات آن است.
آیات آفرینش زمین و آسمان
خداوند در سوره بقره میفرماید نخست زمین و سپس آسمان را آفریده است؛ «هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم»؛[2] «اوست آن کسی که آنچه در زمین است، همه را برای شما آفرید سپس به کار آسمان پرداخت، پس هفت آسمان را استوار ساخت و او به هر چیزی داناست.»
اما در سوره نازعات فرموده ابتدا آسمان را و سپس زمین را خلق کرده است؛ «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها * رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها * وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها * وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها»؛[3] «آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمانی که او آن را برپا کرده است؟ سقفش را برافراشت و آن را به اندازه معین درست کرد و شبش را تیره و روزش را آشکار گردانید و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد.»
اما برخی به اشتباه پنداشتند که میان این دو دسته از آیات قرآن، تعارض وجود دارد و در نتیجه نمیتوان به صاحب قرآن و سخنانش اعتماد پیدا کرد و معجزه بودن این کتاب الهی زیر سوال میرود.
نقص عقول بشری
بیشک این گونه شبهات هیچگاه نمیتواند باورهای توحیدی مسلمانان را متزلزل ساخته و او را از پایبندی به تعهدی که نسبت به تکالیفش دارد، باز دارد؛ زیرا مسلمانان در گام نخست برای اعتقاد و اعتماد به اسلام عزیز به سراغ ادله و استدلالهای عقلی رفته و پس از آنکه وجود خدا، حقانیت خاتم الانبیا و عصمت ایشان را به اثبات رساندند، متوجه میشوند که در سخنان ایشان هیچگونه خلل و رخنهای وجود ندارد. از این رو با یقین کامل به درستی محتوای قرآن، به مطالعه آن مشغول میشوند.
دقیقاً بر خلاف روش ملحدان و اسلامشناسان بیانصاف که به خیال باطل خویش، تکیهگاه و عمود خیمه اسلام را صرفا آيات قرآن و روایات میدانند، مراجعه به هر یک از این منابع نیازمند مقدمات و زمینههای فکری و مطالعاتی خاص است. البته ملحدان بدون داشتن این پیشنیازها به سوی قرآن کریم رفته و به محض یافتن برخی اشکالات، آن را نقطه ضعفی برای این کتاب تلقی میکنند، حال آنکه خداوند فرموده این کتاب الهی برای آنان، فایدهای جز گمراهی بیشتر نخواهد داشت.[4]
جمعبندی میان آیات و روایات
در پاسخ به این شبهه، لازم است چند نکته مورد دقت قرار گیرد:
الف- واژه «استوی» دارای معانی مختلف میباشد و تعیین معنای مورد نظر، بستگی به حرف جرّی دارد که این کلمه با آن حرف جر استعمال شده است. ازاینرو در آیه نخست، وقتی این واژه با حرف جر «إلى» بیان میشود، به معنای توجه و قصد داشتن چیزی است.[5]
ب- در آیه سوره نازعات، سخن از خلق و آفرینش نیست؛ بلکه از واژه «دحو» استفاده شده که به معنای گستراندن و بسط دادن است.[6] بنابراین هنگامی تناقض رخ میدهد که در هر دو آیه یک واژه به یک معنا به کار رفته باشد.
ج- از آنجا که در سوره بقره سخن از «سبع سماوات» به میان آمده ولی در آیات سوره نازعات، فقط به «سماء» اشاره شده، برخی مفسران بر این باورند که مجموع این آیات در حال بیان دو مرحلهای بودن آفرینش هریک از زمین و آسمانها میباشند.
۱. در مرحله اول اصل زمین خلق شده است. ۲. سپس آسمان (سماء) خلق شده است. 3. بعد از آن نوبت به مرحله دوم خلقت زمین یعنی دحو الارض رسیده است. ۴. بعد از دحو الارض، خداوند آسمان (سماء) را به صورت هفت آسمان (سبع سماوات) در آورد.[7]
بر همین اساس، مشخص شد که نه تنها بین آیات یادشده تناقضی نیست؛ بلکه این آیات تبیین و توضیحی از مراحل گوناگون آفرینش زمین و آسمانها میباشند. افزون بر آنکه در منابع حدیثی نیز بر تقدم آفرینش زمین بر آسمان تاکید شده است.[8]
پی نوشت
[1]. نساء/82.
[2]. بقره/29.
[3]. نازعات/27-30.
[4]. اسراء/82.
[5]. ابن منظور، لسان العرب، ج14، ص: 414. دار الفکر.
[6]. فراهیدی، كتاب العين، ج3، ص: 280. هجرت.
[7]. بررسی شبهه تعارض آیات قرآنی درباره خلقت زمین و آسمانها، نشریه کلام اسلامی، شماره 107.
[8]. کلینی، الكافي، ج8، ص: 145. اسلامیة.