آندلسسازی ایران و غروب ایرانی، نسخهای است که دشمنان اسلام از آغاز شکلگیری انقلاب اسلامی در دستور کار خود قرار دادهاند. هدف از این کار، بیهویت کردن جوان مؤمن ایرانی است؛ بیهویتیای که میتواند خودباوری و اعتماد به نفس را از جوان ایرانی بگیرد و روحیه خودباختگی و ذلتطلبی را در او به وجود آورد.
شکلگیری انقلاب اسلامی هویتی نو و مستقل ارزانی ملت ایران کرد؛ انقلابی که بلوک شرق و غرب را کنار زد و پرچم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی » را بر بام این ملت برافراشت. شکلگیری چنین اندیشهای سبب شد تا دشمنان برای خاموشی این نهال نورس، شدیدترین نسخهها و فتنهها را در دستور کار خود قرار دهند.
البته این نسخهپیچی متعلق به امروز و فردا نیست؛ بلکه از گذشته بوده و ریشه آن را باید در برگهای تاریخ جستجو کرد؛ برگهایی که نشان میدهد هرجایی دولتی، حکومتی یا انقلابی مستقل شکل گرفت، دشمن نیز همانجا حضور یافت.
از دولتهای مستقل که در بستر تاریخ شکل گرفت و صدها سال با قدرت و شوکت حکومتداری کرد، حکومت مسلمانان در آندلس و اروپا بود. فراگیری شکوه اسلامی در آندلس و اروپا، کلیسا را در موضع خشم قرار داد و سبب شد تا نسخه غروبسازی آندلس در دستور کار پاپ قرار گیرد.
نسخهای که پاپ و کلیسا برای مسلمانان پیچاندند، نسخهای ترکیبی بود؛ ترکیبی از خشونت و فریب، رواج هرزهگی و زنبارگی، اختلافاندازی بین روئسای دولتی، اندیشهسازی فرهنگ مسیحی، ساخت مراکز فساد و فحشا و... . در این جنگ ترکیبی، ابتدا طرح صلح و آشتی پیشنهاد شد و پس از قبول آن از سوی حاکمان مسلمان، رواج هرزهگی، ولنگاری جنسی و هویتزدایی جوانان ایمانی و مسلمان در دستور کار قرار گرفت و در نهایت نجبا و اشرافزادگان مسیحی، ضربه نهایی را در جنگ سخت بر پیکره جبهه اسلام وارد ساختند و با تمام بیرحمی، تعصب، تجاوز و خونخواری به جان و مال و ناموس مسلمانان افتادند و آنها را قتل عام کردند.[1]
آنچه توانست آفتاب اسلامی آندلس را به غروب غمانگیز تبدیل کند، هویتزدایی ایمانی و اسلامی از جوانان این دیار بود. این هویتزدایی بود که سبب شد در اندیشه جوان مؤمن آندلسی، مساجد جای خود را به عشرتکدهها، مکاتب قرآنی به دانشکدهها و ارزشها به ضدارزشها بدهند.
نسخهای که غرب و حامیان آنها امروزه برای ایران و ایرانی مؤمن پیچیدهاند، همان نسخه آندلسسازی برای غروب ایران و ایرانی است؛ نسخهای که از قالبهای مختلفی بهره میبرد و نیازمند هوشیاری ملت و دولت است.
ترویج گناه، برهنگی، میگساری، زنبارگی، آزادی جنسی در بین جوانان، اختلاف بین ملت و دولت، ایجاد بدبینی نسبت به دولت و حکومت، ولایتستیزی، اسلامستیزی، شبههافکنی (سیاسی، اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی) و در نتیجه تبدیل ضدارزشها به ارزشها از جمله نسخهای است که دشمن در جنگ ترکیبی برای ملت ایران اسلامی پیچدهاند؛ نسخهای که هدف دشمن از آن، دوری جوان ایرانی از ایمان، فاسد کردن اندیشه او، از میان بردن روحیه انقلابی، سلب خودباوری و اعتماد به نفس و ایجاد روحیه خودباختگی و ذلتطلبی است.
این نسخه با تمام ظرافت و دقت بالایی که در آن لحاظ شده، ضعفهایی نیز دارد که با هوشیاری ملت و دولت میتوان از آن علیه دشمن استفاده کرد. ضعف دشمن در این نسخه این است که هنوز ایران و ایرانی را به خوبی نشناخته است؛ اندیشههای پاکی که با چنین نقشههای فتنهگون ناپاک نمیشود. هرچند در این میان برخی جوانان ضعیفالایمان نیز فریب میخورند، اما برای عده کمی این نسخه جواب میدهد. اصلاح نظام خانه و خانواده، سبک زندگی، شدت نظارتها، استفاده از عالمان و دانشمندان و اساتید مؤمن و انقلابی در بدنه ساختار سیاسی و آموزشی کشور، اصلاح زیرساختهای فرهنگی، افزایش مراکز آموزشی تربیتمحور و... تنها بخشی از آن نسخه معکوسی است که میتواند دشمن را مأیوس کند و جوان ایرانی را از این مهلکه فتنهگون برهاند.
پینوشت:
[1]. طنطاوی، غروب آفتاب در آندلس، ص4-44.