هنوز مردانی هستند که واژههای غیرت، عفت، شرافت و مردانگی را معنا کنند.

همه انسانها از بدو خلقت دارای فطرت سلیم و پاکی هستند؛ فطرتی که با توحید عجین گشته و با واژههایی چون غیرت، عفت، عزت، شرافت، پاکی و پاکدامنی آشناست. ممکن است اندیشه فطری در برداشت از مفهوم توحید در ادیان و مذاهب فرق کند، اما همه در یک ماهیت اشتراک دارند و آن اینکه باید در دنیا آزاده بود و در مسیر جهانبینی توحیدی حرکت کرد؛ آزادگیای که به غیرت ، شرافت، عزت، کرامت، عفت و پاکدامنی گره خورده است. تنها در چنین حالتی است که تعصب فرد در مقابل زشتیها در جامعه برانگیخته میشود[1] و او را به دفاع از ارزشها وامیدارد و به همان اندازه، ارزش او را بالا میبرد.[2]
شهید حمیدرضا الداغی، آزادمردی بود که با تأسی از آزادمردان عالم اجازه نداد ناموس ایرانی به تاراج هرزههای فریبخوردهای برود که این ایام میکوشند تا عفت و حیای بانوی ایرانی را به خطر بیندازند. او اگرچه نه بسیجی بود، نه پاسدار و نه طلبه، اما نیکمردی بود که زشتی و بیحیایی را نتوانست تحمل کند و با تقدیم جان خود، سیلی محکمی بر بیغیرتی زد و خود را وارد دژ محبت پروردگار عالم قرار داد و مصداق اتم این حدیث قرار گرفت که خداوند متعال، انسان غیرتمند را دوست میدارد.[3]
بیگمان تا زمانی که این غیرت ها و شرافتها در شریانهای این مرزوبوم جوشش داشته باشد، دشمن نمیتواند اهداف خود را در زمینه عفتزدایی از جامعه ایمانی پیش ببرد. البته تا زمانی که دشمن در این زمینه شیطنت میکند، نباید صحنه نبرد را ترک کرد.
پینوشت:
[1]. تمیمی آمدی، غرر الحکم، ح6175.
[2]. سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 47.
[3]. متقی هندی، كنزالعمّال، ح۷۰۷۰.