هم مسیریم

15:49 - 1402/02/12

جبهه انقلاب هر قدر برای پیروان اسلام آمریکایی غریبه است، برای همه آزادگان جهان آغوش باز دارد. ما اهل وحدتیم، اما وحدتی که ستم‌سوز است، نه سبب‌ساز ستم. ما با همه آزادگان جهان هم مسیریم؛ چه صلیب بر گردنشان باشد، چه شال...

حتی تصورش هم این قدر خوب است که می‌توانی شب تا صبح مشغولش باشی و حالت را خوب کنی. واقعا چه می‌شد اگر همه این جور بودند؟ آن وقت دنیا چه دنیایی می‌شد!

خیلی چیزها هست که می‌شود درباره‌اش همین‌ها را گفت؛ دنیای بدون فقر، بدون جنگ، بدون دروغ، بدون آلودگی. زندگی با مردم مسئول، با ادب، مهربان، عاشق، جوانمرد، خداترس و... . اما همه این‌ها شعر و شعار است. باید واقع‌بین بود. واقع‌بینی بدبینی نیست؛ دیدن خوب و بد کنار هم است؛ دیدن سیاه و سفید کنار هم است. جامعه‌ای که خوبی‌های خودش را نبیند، به اندازه جامعه‌ای که عیبش را نبیند، به شکست نزدیک است. به قول معروف رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. آهسته یعنی عاقلانه، با دیدن کم و کاست‌ها؛ و پیوسته یعنی آگاه به نقاط سفید و امیدوار به آینده روشن.

خوبی هست؟ بله. کمترینش همین آرزوهای زیبایی است که من نویسنده و شمای خواننده و هزاران و میلیون‌ها انسان دیگر داریم. بدی هم همانی است که در طول تاریخ، این همه خوبی را ناکام گذاشته است. یکی از آخرین جلوه‌های خوبی را در تشییع پیکر شهید "جانی بت اوشانا" دیدیم. واقع‌بین‌ها خیلی خوب باید این تشییع را ببینند. چه وحدت دلربایی!

نیازی به داده‌های آماری دقیق و علمی نیست. کسی می‌تواند منکر این شود که اکثریت تشییع کنندگان این شهید مسیحی، مسلمان بودند؟ می‌شود منکر این شد که بیشتر این مسلمانان، از قشر متدین و پایبند به احکام شرعی بودند؟ کسی تردید دارد در این‌که غلبه با ولایتمداران بود؟ فکر کن روحانی شیعه و مسیحی دوش به دوش هم پیکر شهید را مشایعت می‌کردند.

اگر از جماعت به اصطلاح روشنفکر بپرسید بزرگترین مانع وحدت جامعه ایرانی چیست، چه پاسخی خواهند داد؟ جز این است که دین‌مداری افراطی یا تعصب مذهبی یا چیزی شبیه به این را مایه تفرقه می‌دانند؟ پس جماعت حزب‌اللهی و ولایی نباید اهل وحدت باشند، ولی از تشییع‌کنندگان شهید اوشانا ولایی و حزب‌اللهی‌تر هم مگر داریم؟ اصلا نمازجمعه مگر محل تجمع این جماعت نیست؟ چه طور است که همین نماز جمعه می‌شود محل وحدت با مسیحیان؟ یک جای این ادعای روشنفکری نمی‌لنگد؟

وحدت چیز خوبی است؟ بله و نخیر. شدنی است؟ بله و نخیر. وحدت صددرصدی نشدنی است. درباره وحدت باید به این سه پرسش پاسخ دهیم: وحدت با چه کسی؟ برای رسیدن به کدام هدف و مقصد؟ با کدام انگیزه؟ فرض کنید شما قصد سفر از نقطه الف به نقطه ب را دارید؛ و می‌خواهید یکی از دوستانتان را با خود همراه کنید. باید پاسخ این سه پرسش را بدانید: با کدام دوست، با کدام ویژگی‌ها می‌خواهید همسفر شوید؟ با این دوست می‌خواهید به کجا بروید؟ چه انگیزه‌ای از همسفر شدن با او دارید؟ پس از این سه پاسخ روشن خواهد شد که با فرد یا افراد مناسبی قصد وحدت دارید یا نه؛ و این وحدت ارزش هزینه‌های احتمالی را دارد یا نه؟

جریان انقلابی عمیقاً و بیش از دیگران معتقد به وحدت است؛ چرا که بیش از هر جریانی معتقد است با دشمنانی غدّار و بی‌رحم و پرانگیزه درگیر است و خوب می‌داند ایستادگی در برابر چنین دشمنی نیازمند وحدت است؛ پس بیش از دیگران مشتاق وحدت است، اما پیش از پاسخ به این سه پرسش سراغ وحدت نمی‌رود.

جریان انقلابی وحدت را برای پیشرفت می‌خواهد؛ پیشرفتی که جز با ایستادگی و اقتدار در برابر دشمن دست یافتنی نیست؛ پس آبش با جریانی که آمریکا را با پیشینه دستکم چهل سال دشمنی، دشمن نمی‌داند، توی یک جوی نمی‌رود. جبهه انقلاب هر قدر برای پیروان اسلام آمریکایی -اعم از شیعه و سنی- نچسب است، برای همه آزادگان جهان آغوش باز دارد. ما اهل وحدتیم، اما وحدتی که ستم‌سوز است، نه سبب‌ساز ستم. ما با همه آزادگان جهان هم مسیریم؛ چه صلیب بر گردنشان باشد، چه شال...

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 0 =
*****