اسلام، اقشار مختلف جامعه را به کنترل نگاه، سفارش کرده است و زنان را به آشکار نکردن زیباییها و پوشش، در مقابل نامحرمان توصیه میکند.
برای به دست آوردن حکم نگاه به نامحرم از آیات قرآن و استدلال به آنها، باید همه آیاتی که در این موضوع سخن گفته است را به صورت مجموعی دید، برخی از مخالفان حجاب، برای قانع کردن اذهان دینمداران، از آیاتی بهره میگیرند که به واسطه آنها بتوانند مطلب خود را ثابت نمایند و در این میان به سفسطه و مغالطه پرداختهاند.[1]
کاستن از نگاه در قرآن
قرآن کریم میفرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ»؛[2] کلمه «غض» در این آیه به معنای کاستن نگاه است.[3] بنابراین از «غض بصر؛ کاستن نگاه» دو نکته نتیجه گرفته میشود:
یک. کاستن از نگاه در مقابل بستن چشم است، یعنی کاری کن تا نگاهت به نامحرم نیفتد.
دو. کاستن از نگاه، از آنچه خدا حرام کرده است، زیرا نگاه به محارم را استثناء میکند.[4]
بنابراین آیه به مردان سفارش میکند که نگاه خود را کنترل کنند، علاوه بر اینکه همین امر را به زنان نیز دارد: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُن»؛[5] «و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت و زیبایی خود را آشکار ننمایند». در ادامه آیه به بیان پوشش و حجاب میپردازد: «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِن»؛[6] «و باید مقعنه و روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)».
بنابراین قرآن کریم همه انسانها را به کاستن از نگاه دستور میدهد، علاوه بر اینکه به زنان دو سفارش دیگر نیز دارد:
یک. آشکار نکردن زینتها و زیباییها.
دو. داشتن پوشش و حجاب.
از بیان این مطالب معلوم میشود که طبیعت انسان، به دلیل متمایل بودن به جنس مخالف و با نگاه به نامحرم احتمال به گناه افتادنش وجود دارد، بنابراین این گونه دستورات، برای جلوگیری از این احتمال گناه است و ادعای اینکه کسی بدون لذت، به نامحرم نگاه میکند، ادعایی سنگین و بزرگ است.
بنابراین نگاه اسلام، به نوع تعامل بین زن و مرد، نگاهی عاقلانه است؛ زیرا یکی از عوامل مصونیت جامعه، در کنترل نگاه است.
پینوشت:
[1]. مغالطه در نگاه به نامحرم .
[2]. نور: 30.
[3]. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، دارالکتب الاسلامیه، 1412ق، چاپ ششم، ج5، ص104.
[4]. طباطبائی، محمدحسین، المیزان، منشورات اسماعیلیان، بیتا، ج15، ص111.
[5]. نور: 31.
[6]. همان.