سراب ماندگار

14:54 - 1402/02/19

عذاب جهنم، آن چیزی نیست که بعضی مردم به توهم گذرا و تمام‌شدنی‌اش، آن را کوچک می‌شمارند.

جهنم چگونه است؟

تعادل بین خوف و رجا، از آموزه‌های اخلاقی است. از مصادیق خوف ترس از جهنم و عذاب الهی است. گاهی تلقی افراد از جهنم و عذاب آخرت آن‌قدر سبک و ناچیز است که این کوچک شمردن عذاب در چشم آنها، جرئت گناه و معصیت را در این افراد تقویت می‌کند؛ به این اعتبار که در این دنیا مرتکب گناه می‌شوم و در آخرت هم چند روزی عذاب خواهم چشید و در نهایت وارد بهشت خواهم شد.

چند ایراد به این طرز نگاه وجود دارد:
1. کیفیت عذاب
ما متأسفانه به خاطر محرومیتی که از معارف واقعی و حقیقی بر خود تحمیل کرده‌ایم، معمولاً شناختی که از «عذاب» جهنم سراغ داریم، فقط یک کلمه چهار حرفی است و نهایت اینکه در صدد مقایسه آن با آتش دنیا هستیم؛ درحالی‌که عذاب مستمر جهنم قابل مقایسه با آتش و ناگواری‌های موقتی دنیا نیست؛ چراکه آتش دنیا نوعاً برای کالبد فیزیکی انسان آفریده شده؛ نه امور فرامادی و متافیزیکی که اصالت و ماهیت انسان است. جنبه چِشندگی روح نسبت به بدن در مواجهه با عذاب اصلاً قابل مقایسه نیست.

ابوعلی سینا در کتاب ارزشمند «اشارات» می‏‌نویسد: «وقتی نفس مجرّد شد، یعنی از بدن جدا گردید و از موانع و شواغلِ سرگرم‌کننده که در دنیا داشت فارغ گردید، از صفات رذیله‌‏اش تألّم و ناراحتی فوق‌العاده‌‏ای احساس می‏‌کند؛ به طوری که این عذاب روحانی از عذاب جسمانی شدیدتر است».[1]

در بخش کیفیت عذاب به چند مورد اشاره می‌شود:
الف) تولید پوست جدید برای چشیدن عذاب جدید: «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ»؛[2] «کسانی که به آیات ما کافر شدند، به زودی آنها را در آتشی وارد می‌کنیم که هرگاه پوست‌های تنشان [در آن] بریان گردد [و بسوزد]، پوست‌های دیگری به جای آن قرار می‌دهیم تا کیفر [الهی] را بچشند»؛
ب) عمق سوزندگی: «ولَوْ تَری اِذ یتوفّی الَّذینَ کَفَرُوا الْمَلائِکة یَضربُونَ وُجُوههم وادبارهم وَذُوقُوا عَذاب الحَریق»؛[3] «و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان [مرگ] جانشان را می‌‏گیرند و بر صورت و پشت آنها می‌‏زنند و [می‏‌گویند] بچشید عذاب سوزنده را».
ج) حسرت از فرصت‌های از دست رفته: امام صادق‏ علیه‌السلام می‏‌فرمایند: «هنگام زوال خورشید ارواح مؤمن و کافر کنار خانواده‌‏اش می‌‏آیند و روح کافر وقتی می‏‌آید کنار خانواده‌‏اش و می‏‌بیند آنها اعمال صالح انجام می‌‏دهند، شدیداً حسرت می‏‌خورد».[4]

2. کمیت عذاب
بعضی افراد در زمینه خفیف شمردن عذاب جهنم به کیفیت آن بسنده نمی‌کنند؛ بلکه نسبت به کمیت آن هم در خیال‌پردازی به‌سر می‌برند و فکر می‌کنند، عذاب جهنم چند صباحی بیشتر نخواهد بود و بالاخره تمام خواهد شد. غافل از این‌که بعضی از انسان‌ها به‌حسب مورد، برای همیشه در جهنم خواهند ماند؛ بخصوص این‌که درک درست از «نهایت» از عهده ذهن و عقل ما خارج است. «وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا»؛[5] «هر کس نافرمانی خدا و رسولش کند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن می‌مانند!».

در مورد کمیت عذاب نیز به چند مورد اشاره خواهد شد.
الف) عذاب روز و شبی: «فَوَقاهُ اللهُ سَیِّئاتُ ما مَکَرُوا وَحاقَ بِهِمْ بالَ فرعَون سُوء العَذاب النار یعرضُون علیها غُدّواً وعَشیّاً»؛[6] ««عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد (عذاب آنها) آتش است که هر صبح و شام بر آن‌ها عرضه می‏‌شوند».
ب) یک روز در قبال هزار سال: گاهی وقتی ما در این دنیا مبتلا به یک گرفتاری می‌شویم آن‌قدر زمان دیر می‌گذرد که گویا همین یک روز چندین ماه گذشته است. با این حال یک روز این‌چنینی، به طور نسبی یک‌هزارم سالی است که نزد خداوند معیار بندی شده است. «وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ»؛[7] «آنان از تو تقاضاى شتاب در عذاب مى‌كنند درحالى­‌كه خداوند هرگز از وعده‌ی خود تخلّف ‌نخواهد كرد و يك­روز نزد پروردگارت، همانند هزارسال از سال‌هايى است كه شما می‌شمارید».

جمع بندی
این یک توهم خسارت‌بار است که این همه پیامبران و امامان که در نقش انذار و تبشیر بشر آمده‌اند تا که صرفاً انذارشان در حد یک عذاب موقتی بوده باشد. انسانی که در این دنیا برای چند ثانیه زوتر رسیدن، چه در موقع رانندگی و چه در موقع ایستادن در صف این‌قدر حریص است، چرا نباید در رسیدن به بهترین منزلگاه‌های بهشتی حریص باشد و بر دیگران سبقت بگیرد تا اینکه به‌طور خوش‌بینانه بعد از تحمل سالیان سال عذاب و پالایش روح، تازه به سطوح پایین بهشت برسد که همان هم حتمی و یقینی نیست.

پی‌نوشت:
[1]. ابن سینا، شرح اشارات، ج3، نمط هشتم، ص350.
[2]. نساء: 56.
[3]. انفال: 50.
[4]. کلینی، اصول کافی، ج3، ص 230.
[5]. جن: 23.
[6]. غافر: 45-46.
[7]. حج: 47.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 3 =
*****