صدوق؛ احیاگر ارزش‌ها

17:46 - 1402/02/14

شیخ صدوق، از جمله دانشمندان بزرگ شیعی است که نقش بسزایی در احیای ارزش‌ها و تمدن‌سازی اسلامی داشته است. احیای اندیشه مهدویت در مقابل جبهه الحادی و شبهه‌افکنان مهدوی از جمله خدمات علمی و فرهنگی این بزرگ مرد ایرانی است.

صدوق احیاگر ارزش‌ها | مطالعه زندگی‌نامه مردان بزرگ، بهترین سرمشق هدایت و سرمایه خوش‌بختی برای همگان به ‌ویژه نسل جوان است. به ‌ویژه اگر موضوع سخن، موفقیت دانشمندان ایرانی، در عرصه‌های گوناگون علمی و اثرگذاری جهانی باشد که در این صورت اثر فراوانی داشته و ‏مایه غرور ملی و مباهات برای هر ایرانی است. یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های جهان اسلام و از برجسته‌ترین چهره‌های درخشان علم و فضیلت؛ شیخ صدوق است. به سبب سالگرد این بزرگ مرد ایرانی، برگه‌ای از زیست‌نامه‌ و نقش فرهنگی و تمدنی درخشان او در زمینه علم و دانش و احیای ارزش‌ها الهی را در این یادداشت مرور می‌کنیم.

شناخت‌نامه: محمد بن علی بن بابویه قمی، ملقب به شیخ صدوق پس از پدر، به عنوان بزرگ‌ترین نماینده قدرتمند فکری مدرسه حدیثی قم در قرن چهارم محسوب می‌شود. در منابع رجالی از وی با تعابیر گوناگونی مانند: شیخنا، فقیهنا، حافظ للاحادیث، بصیرا بالرجال، ناقد الاخبار، رئیس‌المحدثین و شیخ من مشایخ‌الشیعه و رکن من ارکان الشریعه یاد شده است.[1] او پس از وفات پدر، ده سال در درس استادش «محمد بن حسن ولید قمی» شرکت کرد و به مقامات علمی والایی رسید.

پس از رحلت استاد، به درس دیگر مشایخ حدیثی مدرسه قم روی آورد و لکن به فاصله اندکی به سبب شهرتی که در مجامع علمی پیدا کرد، به دعوت «رکن الدوله بویهی» و مردم ری، در سال 350 هجری در عنفوان جوانی وارد آنجا شد و رحل اقامت افکند.[2] ورود او به ری آغاز تحولی در جهان اسلام بود، گفتمان‌های وحدت‌ساز، تربیت شاگردان تأثیرگذار، جلوگیری از ترویج اندیشه‌های فاسد، تبیین مسائل فقهی و تربیتی، احیای سنت نبوی، اندیشه مهدوی و تدوین آثار فاخر فقهی، کلامی و حدیثی از جمله خدمات فرهنگی و تمدنی شیخ به جهان اسلام بود.

هجرت تمدن‌ساز
هجرت عالمان و دانشمندان ذوالفنونی چون شیخ صدوق در تمدن‌سازی اسلامی نقش بسزایی داشته است. وی پس از هجرت به ری، با ارتباط‌گیری با ادیان، نحله‌ها و مذاهب اهل‌سنت در قالب گفتمان‌ها و مناظرات علمی قدم‌های مهمی در ایجاد وحدت، نزدیک کردن اندیشه‌ها و دفاع از امامت[3] که از ارکان هر تمدن پویایی است، برداشت. پس از دو سال اقامت در ری، در سال353 به خراسان و پس از آن در سال 355 به بغداد هجرت کرد و پس از مدتی اقامت در بغداد، به سبب شهرتی که پیدا کرده بود، بزرگان زیادی از او کسب حدیث کرده و در دیگر بلاد اسلامی نقل می‌دادند.[4] در یکی از سفرها بنا به درخواست یکی از علمای بزرگ بلخ به نام ابو عبد الله معروف به «نعمة»، در تالیف کتابی در احکام حلال و حرام برای وی، اقدام به تالیف «من لا یحضره الفقیه» کرد. این نقل روایات در به ساخت اندیشه‌های دینی جوامع اسلامی کمک زیادی کرد.

ایشان در میان بزرگان و محدثان شیعه به تعدد و کثرت سفر و دیدن استاد مشهور است. تا آنجا که تعداد مشایخ وی را حدود 255 نفر برآورد کرده‌اند.[5] گزارش‌ها نشان می‌دهد که شیخ صدوق سفرهای خود را برای استماع حدیث و دیدن اساتید مناطق مختلف و کسب فیض از آنان به صورت حضوری، از 353 تا 368 ادامه داد و توانست در این مدت، به دیدار و اقامت  در شهرهای خراسان، استراباد، جرجان، نیشابور، مرو، سرخس، بغداد، مکه، مدینه، کوفه، همدان و شهرهای ماوراء‌النهر از جمله: ایلاق، بلخ، سمرقند و فرغانه موفق شود. وی در این سفرها موفق به کسب فیض از محدثان و دانشمندان فراوانی شد که بیشتر آنان از اهل‌سنت و از عالمان مشهور در جهان اسلام بوده‌اند.[6]

ثمره و نتیجه این هجرت‌ها نه تنها موجب ارتباط و تعامل مدرسه قم با مدارس علمی جهان اسلام مانند بغداد شد، بلکه به تولید ده‌ها اثر علمی و فاخر فرهنگی و تمدنی منجر شد و تاکنون جهان اسلام از خوان سفره تألیفات این ابرمرد الهی بهره می‌برد.  شیخ طوسی تألیفات شیخ را 300 اثر شمرده،[7] که امروز تنها 19 اثر از آن‌ها موجود و به جا مانده است. 

احیاگر اندیشه مهدویت
اندیشه مهدویت در دنیای آن روز، اندیشه‌ای فراگیر و مطرح بوده است. برخی مدعیان مهدویت از این موقعیت برای منافع خود بهره گرفته و با ایجاد شبهاتی در این زمینه به دنبال تضعیف این اندیشه به نفع جبهه خود بوده‌اند. در چنین حالاتی بود که برخی بزرگان شیعی مانند شیخ صدوق برای دفاع از این اندیشه و جلوگیری از انحراف افکار شیعی وارد عرصه شده و با ایجاد گفتمان‌های مهدوی، به شبهات مهدوی پاسخ داده و ثمره آن به تولید چندین اثر علمی در این زمینه شد. از جمله آثار شیخ می‌توان از: «الرسالة الاولیّة فی الغیبة»، «الرسالة الثانیة فی الغیبة»، «الرسالة الثالثة فی الغیبة»، «کمال الدین وتمام النعمة»، «کتاب جامع حجج الائمة علیهم‌السلام» و ... یاد کرد.

شیخ در مقدمه کتاب «کمال‌الدین»، علت اساسی تألیف این کتاب را، انحراف و سرگردانی شیعیان و برخی شخصیت‌های علمی آن عصر درباره امام مهدی علیه‌السلام دانسته است که تحت تأثیر منکرین مهدویت- که در منطق و فلسفه و برهانی سخن گفتن مشهور بودند– قرار می‌گرفتند و سبب تزلزل و تحیر و ضعف اعتقادی نسبت به آن حضرت می‌شدند. در بخشی از این مقدمه درباره تألیف کتاب کمال چنین آمده است: «... در برگشت از مشهد به نیشابور، دیدم بیشتر شیعیانى که به نزد من آمد و شد می‌کردند در امر غیبت حیرانند و درباره امام قائم شبهه دارند و از راه راست منحرف گشته و به قیاس و رأی روی آورده‌اند ... لذا با استمداد از اخبار پیامبر و ائمه علیهم‌السلام به ارشاد آنان پرداختم و... ».

رهیافت
دانشمندان شیعه نقش بسزایی در احیای ارزش‌ها و تمدن‌سازی اسلامی داشتند. شیخ صدوق از جمله عالمان بزرگ شیعی است که با هجرت خود به نقاط مختلف جهان اسلام و با برپایی جلسات و گفتمان‌های علمی، تدریس، تألیف، مناظرات علمی و برقراری ارتباط بین مدارس قم و بغداد، نقش بسزایی در تمدن‌سازی اسلامی و گسترش اندیشه‌های نو در جهان اسلام ایفا نمود.

پی‌نوشت:
[1]. تنقیح‌المقال فی علم الرجال، ج3، ص154.
[2]. کمال‌الدین و تمام‌النعمه، ج1، ص87.
[3]. همان، ص 81.
[4]. رجال نجاشی، ص389.
[5]. معجم الرجال الحدیث، ج17، ص347.
[6]. الامالی شیخ صدوق، مقدمه، ص15-26.
[7]. الفهرست شیخ طوسی، ص442.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 12 =
*****